مرگ عشق2

بریم سراغ داستان

از زبان کت نبضشو گرفتم خیلی ضعیف بود حالا چیکارکنم؟ بلوم :کت بلند شد و لدی رو پیش استاد فئ برد استاد: چی شده ادرین؟چرا لیدیباگو اوردی ؟کت با دلهوره و بقض:لیدی بیهوش شده نبضش خیلی ضعیفه

استاد : باید هم باشه کت چرا چیشده ؟استاد :گوشواره هارو از تو گوشش در بیار کت فرمان رو اجراکردو از تعجب رویسرش چهارتا جعفری سبز شد !استاد باهمون لحن همیشگی :خب یک دلیلو که فهمیدی !

استاد : باید هم باشه کت چرا چیشده ؟استاد :گوشواره هارو از تو گوشش در بیار کت فرمان رو اجراکردو از تعجب رویسرش چهارتا جعفری سبز شد !استاد باهمون لحن همیشگی :خب یک دلیلو که فهمیدی !

فلش بک به چند ماه قبل :تام و سابین در تصادف مردندو کلویی خیلی اذیتش میکرد کت هم باهاش سرد شده بود درکل دنیا براش تاریک بود ادامه داستان

امیدش کت بود که اونجوریشد !زمان حال کت حالا چیکارکنم؟استاد خیلی ضعیف شده باید ازش مراقبت کنم تو برو من ازش مراقبت میکنم کت : نه خودم اینکارو میکنم استاد: ناظر عزیز منتشر کن لطفا