از زبان من : که یکدفعه السا در را باز کرد . از زبان مرینت : استاد داشت تعریف میکرد که یکدفعه در باز شد باورم نمی شد اون السا بود!!! ماتم برده بود فکر نمی کردم جز من کسه دیگه ای آدرس اینجا را داشته باشه . السا : در رو باز کردم که دیدم مرینت اونجاس ماتم برده بود مرینت وقتی برگشت اونم به من خیره شده بود . از زبان من : مرینت و السا بهم خیره شده بودند و همدیگر را نگاه میکردند . استاد فو : السا بیا اینجا بشین . السا : بله استاد ، مرینت همینجوری به من خیره شده بود از اینکه خیره شده بود می ترسیدم گفتم شاید براش سوال باشه که من با استاد چه نسبتی دارم ! نشستم . استاد فو : خب مرینت فکر کنم همه چیز برات روشن شده باشه . مرینت : ب...ب...ل...ل...بله ، ر...ر...روشن شد پس شما معجزه گر یخ را دادید به السا ؟ استاد فو : اره . مرینت : اینم فهمیدم که شما میخواستید معجزه گر من و کت نوار را بگیرید تا بدید به السا و اون دوباره بیاد به ما بده و باهامون آشنا بشه درسته !؟ استاد فو : بله درسته .
سلام اجی من همون اجی پگاباگتم ولی حساب تستچیم پاک شد و الآن نمیتونم توش فعالیت کنم ولی الآن یه حساب دیگه زدم😁
خوبی آجی السااااا؟؟؟؟؟؟؟
دلم برات خیلی تنگ شدهههههه
سلام آجیییییییی منم خیلی دلم برات تنگ شده بود منم اکانتم پریده و الان با این اکانت که گوشی خواهرم سارا و خودم هست دارم فعالیت میکنم😘😘😘
عالی بود اجی جون😍
میسی آجی😘😘
واو عالیییی بود
میسی آجی میشی السا هستم❄❄
اره عزیزم
پری سیمام
لیاناهم صدام میکنن
با کدوم راحت هستی بگو همون را صدات بزنم😊
پری سیما
میسی پری سیما جون😘😘
💖