سرنوشت من⁷

وارد بیمارستان شدم رفتم توی اتاقم که وسایل رو بگذارم که یکدفعه به پرستار اومد تو یه بچه تقریبا ۲ ساله هم کنارش بود گفتم تو که هنوز ازدواج نکردی بچه کیه ¢خانم من صبح که اومدم اینجا سرایدار بیمارستان این بچه رو جلوی بیمارستان بیهوش پیدا کرده بود +خب ¢گفته که توی جیبش نوشته شده بوده (ا/ت ازت خواهش میکنم بزرگش کن) +باید با پلیس تماس می‌گرفتی یعنی چی من بزرگش کنم ¢خانم تماس گرفتم توی راه پلیس اومد +جناب سروان حالا ما باید چیکار کنیم ¥ببینید خانم از اونجایی که این نامه توی جیب بچه بوده شما می تونی تا زمانی که والدین بچه پیدا شن اونو پیش خودتون نگه دارید ولی اگر نمی تونید ما اون رو به پرورشگاه میبریم

+ن........نه خودم ازش مراقبت میکنم ....ممنون پلیس ها رفتن تو.موندی و به بچه دوساله که فقط می‌دونستی اسمش میا است (ببخشید اسم دیگه ای به ذهنم نرسید) امروز رو مرخصی گرفتی اول با میل رفتین خرید کردین بعد از اونم رفتین خونه +نمیدونم چرا ولی حس میکنم این دختر رو بجایی دیدم و باهاش احساس نزدیکی میکنم رفتیم خونه و با میا یه عالمه غذا درست کردیم قرار بود که امروز من برم خوابگاه پیش اعضا وسایلمونو رو آماده کردیم و رفتیم میا از وقتی دیدمش حتی یک کلمه حرف نزده این برام عجیب بود رسیدیم خوابگاه (کوک^) ^وای یا پی دی نیم بچه !!!!! +خب این بچه اسمش میا است ^وای ا/ت این یه بچه است سلام بچه جون چطوری بچه اسم تو چیه بچه اسم من کوکه تو بچه خوبی هستی +وای کوک قفلی زدی رو کلمه بچه بزار بیایم تو همه چی رو تو ضیح میدم

سلام نامی این دختر کوچولو کیه تو ماجرا رو براشون تعریف کردی شوگا:تموم شد. خیلی تاثیر گذار بود حالا من می‌خوام بخوابم لطفا ساکت باشید جیمین نه دیگه نمیشه امشب علاوه بر غذای ا/ت یه مهمون کوچولو هم داریم میخوایم جشن بگیریم شوگا اوف +بیا کلید منو بگیر برو خونه من بخواب شوگا ممنون ا/ت جونم جین خب بریم سراغ بخش خوب ماجرا یعنی خوردن غذا

ته ا/ت چه خبر از یونهی +فردا وقت آزاد داری؟ ته اره چطور مگه +فردا یه کاری میکنم مارستون فقط نباید خرابش کنی هرساعتی بهت گفتم هرجا که گفتم میری ته حل چشاته بعد از اون همه چشن گرفتن کوک و جیمین برامون آهنگ خواندن و هوپی رقصید میا خیلی خوشحال بود و می‌رقصید و برای اولین بار صداشو شنیدم

فردای آن روز الو سلام بگو ا/ت +سلام یونهی می‌خوام میا رو ببرم مهد بعدش باید برم اداره پلیس امروز بیمارستان نمیام بیا همون کافه همیشگی پرونده بیمارا رو بگیر باشه +الو سلام ته بیا و پرونده اینترنتی ها رو بگیر ببر بده به یونهی آدرس رو برات میفرستم ته باشه +خب میا آماده شدی بزن بریم _بله اونی میشه بعد از مهد بریم پیش اون آقا هایی که دیشب رفتیم +چرا نشه رفتم میا رو رسوندم بعد رفتم اداره پلیس اما هنوز خبری از والدین میا نبود بعد از اون رفتم خونه یکم کیمچی برداشتم برای پسرا و رفتم دنبال میا با هم رفتیم خوابگاه جیمین درو باز کرد +چرا زودتر نیومدی زیر این بارون موش آبکشیده شدیم جیمین ببخشید اصلا متوجه نشدم +ته کجاست بعد از اینکه بهش زنگ زدی رفت نیم ساعت بعد خیس اومد رفت تو اتاق درو روی خودش بست فکر کنم دختره جوابش کرده +ای بابا حالا بعدا میرم پیشش بهتره الان یکم تنها باشه میا کجا رفت جین :همون اول بدو بدو رفت تو اتاق نامجون بعدش رفت تو اتاق جیمین الآنم تو اتاق هوپی +کوک ام که اینجاست شوگا کجاست؟ جین یادته دیشب کلید خونه رو بهش دادی اینا داشتن سرو صدا میکردن پاشد رفت خونه تو +آها خب اشکالی نداره من برم ببینم ته حالش چطوره

+سلام چی شد چرا ناراحتی ته خراب کردم رفتم جلو پرونده ها رو دادم بهش بعد گفتم +خب بعد چی گفتی ته هیچی نگفتم اومدم بیرون +خب اینکه ناراحتی نداره به نظرم بهتره خودم بهش بگم ته آره (عطسه)بهتره(عطسه)خودت بگی(عطسسسسسه) +ای وای زیر این بارون فکر کنم سرما خوردی ته ا/ت میشه امشب بیام خونه تو بخوابک اینا تا صبح میخوان سوال جوابم کنن آره من میرم میا رو بردارم بعدش هم میریم داروخانه برات یکم دارو میگیریم ته ممنون پس من الان آماده میشم(عطسه) +میا کجاست جین الان تو اتاق کوک رفتم توی اتاق کوک اما یه چیزی با عقل جور در نمی اومد اینا خیلی مشکوک داشتن شیرموز می خوردن و تو چشمای هم نگاه میکردن با میا و ته رفتیم خونه