Hi cuty😘😍
از زبان پدر و مادر آدرین...خوب آدرین موقعیت مکانیش رو فرستاده بود و ماهم رفتیم اونجا لباسای دیروزشون رو پوشیده بودن البته مرینت یه جوراب شلواری سفیتم پوشیده بود و آدرین به جا شلوارک یه شلوار آبی پوشیده بود بهم تو اون لباسا نمیومدن ولی به حر حال... هرکس یه سلیقه ای داره😉 😜 از زبان آدرین...بعد رفتیم تو شهر گشتیم و گشتیم و گشتیم و گشتیم و گشتیم و گشتیمو گستیم تاااااا...... (کلافتون کردم نه😝🔥)یه خونه خرابه پیدا کردیم اول هممون و با احتیاط رفتیم تو چون مشکوک میزد که چیزی توش نباشه بعد وقتی رفتیم توش آنابلو دیدیم😨 شوخی کردم بابا هیچی نبود توش بعد به مامان بابا گفتم که بیایین بریم هیچی نیست بعد مرینت گفت.. از اون زیر زمین صدایی نمیاد؟ گفتن نه😕 ولی مرینت یکم تو انباری رو دید ویک دفعه... لایلا اومد از تو زیر زمین بیرون😱و مرینت رو برد و منم داد زدم... مرینتتتتتتتتتتتتتتتتتت!!! بعد لایلا اونو برد ولی دور کردن و صورت لایلا و لباساش قرمز بود یعنی اون... ق.ا.ت.ل بود!؟ نهههههههههههه بدبخت شدم😤😢 دیگه نمیدونم چیکار کنم اون از کوامی ها اینم از این😭😩👫🚫
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
🙂🙃
عالی زود پارت بعدی رو هم بزار
برو تست جدیدمو ببین اول بعد بگو تا آخر برو😭😭😭
آجیییییی اشتباهی برا پارت بعد زدم 12 سعی کن تو تو نظراتش بگی منم میگم
راستی میتونی آمی صدام کنی و 10 سالمه یادم رفته بود بهت بگم
منم زینب