داستان من به یک سبک جدید است که هیچ کدومتان تا حالا نخوندین، اگه کسی نمیخواد بخونه اصلا داستان رو شروع نکننه، چون شيفته ی داستان میشه 🧐
روزی از روز ها در سرزمینی به نام ایران اولین فرزند پادشاه ملک ( پادشاه ایران ) به دنیا امد پادشاه نتوانسته بود دختر و همسرش را ببیند چون اون موقع در میدان نبرد بود، در جنگی خونین!
شاهزاده کوچولوی تازه متولد شده ی قصه ی ما اسمش نیکا بود ( به معنای نیکی، خوبی، بانوی پاک ) متاسفانه همسر پادشاه ( یعنی مادر نیکا ) بعد از به دنیا امدن نیکا مُرد و دختر کوچولو یش را با یک راز عجیب تنها گذاشت.
نکته * مادر نیکا قبل از مرگ به دایه ی نیکا یک راز رو گفت، اما به نظرتون اون راز چی بود؟! ( الان بهتون میگم 🤪 )
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
46 لایک
خیلی گانگستریه، باحاله😉😅💜
❤️❤️
اسم منم نیکاس 😂 بایسمم تهیونگه 😂
اسم من نیکا نیست، بایسم هم تهیونگ نیست
اسم داستان رو به انتخاب دوستم گذاشتم، ایشون بایسشون تهیونگه
❤️🦋
اره شباهت گفتم 😂
عاااالی بودد
خیلی باحال بود عااااااالی
❤️❤️
واووووو جالبه گعلی گشنگه
میسییی گلم 🌹
داستانت خیلی قشنگه اگر نیخوای بیشتر حمایت بشه برای هر پارت یک عکس بزار میدونم سخته ولی بیشتر حمایت میشه ❤️💞
نکته ی خوبی بود، حتما 🌺
عالی
❤️❤️