لیدی باگ و هاک ماث در کنار هم♥️⛓ پارت4

سلام دوستان اینم از پارت 4 داستان😊 اونجایی بودیم که کت نوار ناراحت بود و هاک ماث آکوماییش کرد . یکم از قسمت قبل رو قرار میدم :👈👈 هاک ماث : سلام کت بلنس ! ( اسم وقتی که شرور شده بوده) من به تو قدرتی میدم که بتونی هویت لیدی باگ رو کشف کنی ! و همین طور بتونی چیز هایی که ازت مخفی میکنه رو خودت بفهمی! ولی در عوض وقتی مأموریتت تموم شد باید هم میراکلس خودت و هم لیدی باگ رو برام بیاری ! ** کت نوار : باشه هاک ماث ....

کت بلنس : خب لیدی باگ همیشه وقتی تبدیل میشه که یک اتفاقی میوفته پس باید یک سرو و صدا درست کنم ، پنجه های برنده !! اول از برج ایفل شروع میکنم . .... ** مرینت : تیکی صدای چی بود ؟! ** تیکی : فکر کنم وقت تبدیل هست ! ** مرینت : آره ، تیکی خال ها روشن !! .... ** لیدی باگ : اینجا چه اتفاقی افتاده؟! چرا برج ایفل نیست !!؟ ، کت نوار چرا نمیاد؟ ** کت بلنس: اوه بالاخره اومدی لیدی من ! خیلی منتظرت بودم . ** لیدی باگ : کت نوار ؟! .....

** کت بلنس : اوه خوب چون هویت تو نمیدونستم مجبور شدم یک جور دیگه خبرت کنم ! ** لیدی باگ : اوه کت نوار ، تو رنگ سفید شده ، اصلا حواست هست داری چیکار میکنی ؟! تو زدی برج ایفل رو نابود کردی !! ** کت بلنس : چه اهمیتی داره ؟! تو دیگه اینجا هستی و میتونی هویتت رو بهم بگی تا هر وقت مشکلی پیش اومد من بیام کمکت ! ** لیدی باگ : اوه نه ، این اصلا خوب نیست تو آکومایی شدی !!! ** کت بلنس : به نظر من آکوما چیز فوقالعاده خوبی هست ! چون ما رو اونقدر قدرتمند میکنه که به خواسته هامون برسیم !! ....

لیدی باگ : ( توی فکرش) آکوما ، آکوما ، آکوما کجاست ؟؟ احتمال داره توی میلش باشه !! **لیدی باگ: کت نوار تو میتونه خودت آکوما رو نابود کنی!! یا حداقل کمکم کنی نابودش کنم ، تو یک ابر قهرمان هستی نه یک ابر شرور !! فقط اون میله تو بهم بده ، اگه ندی مجبور میشم خودم بگیرمش !! ** کت بلنس : خب بیا بگیرش! ** لیدی باگ : بدش من !! اهان گرفتمش . چقدر محکمه !! ...

اینکه داخلش آکوما نبود ، امکان داره توی زنگوله اش باشه ، اره خودشه . ** کت بلنس : تو نمیتونی آکوما رو از من بگیری!! ** لیدی باگ : خوشه آکوما توی زنگوله اش بود ؛ دیگه شرارت کافیه آکوما کوچولو !! وقتشه شرارت از بین بره !! ** کت نوار : اوه لیدی باگ چه اتفاقی افتاده ؟؟ ** لیدی باگ : کت نوار تو به خاطر من اکومایی شده بودی! ** کت نوار : چی؟! ** لیدی باگ : اما نمیخواد نگران من باشی ، من حالم خوبه. ** کت نوار : خوشحالم که تو نجاتم دادی ! اوه !! باید برم ، خداحافظ لیدی من !! ** لیدی باگ : خداحافظ کت نوار ! ....

روز بعد مرینت و استاد فو : مرینت : استاد من میراکلس لیدی باگ رو نگه میدارم و لیدی باگ میمونم ! ** استاد : خوبه . ** مرینت : اما استاد فو دیروز کت نوار آکومایی شده بود ، و ... ** استاد : میدونم عزیزم .** مرینت : پس خداحافظ استاد ! ** استاد فو : خداحافظ مرینت ...

مرینت : واقعا این خیلی بده ، همه مون داریم آکومایی میشیم. همین فقط کم مونده که هاک ماث هویت هامون رو بدونه ...

آدرین: اوه خیلی بد شد که من اکومایی شده بودم ، من چیزی در اون زمان یادم نمیاد ، امیدوارم دسته گلی به آب نداده باشم ....

سلام دوباره؛ ببخشید این پارت کم بود ، ولی جبران میکنم و اینکه ....⚘

و اینکه اگر از این به بعد تعداد انجام شدن هر پارت جدید کمتر از ۱۰۰ باشه و نظر ها کمتر از ۱۰ من پارت بعد رو نمینویسم . ممنونم از همراهی شما و درک بالا شما❤❤