چرا عاشقت شدم ²³🥺❤️

یونگی با یه اسلحه اومد جونگ کوک من رو پشتش برد 🚶🏻‍♂️ ؛ منتظر همین لحظه بودم آقای جئون جونگ ما یک قدم رفتیم عقب که بمممممم شلیک کرد به جونگ کوک +جو جوونگ کوک نهه عشقم دوم بیار‌ اشکام مثل چی میرختن سریع با تلفن خونه زنگ زدم به اورژانس 🚑 اونا هم آمدن بردنش

وقتی رسیدیم سریع بردنش اتاق عمل خیلی نگران بودم + اگر تو چیزیت بشه من میمیرم 💔😭 ترکم نکن لطفاً 😭😭 نباید این کار رو میکردم 💔😭 رفتم از طریق بیمارستان به جسیکا زنگ زدم تا بیاد اینجا بعد از نیم ساعت آمدن اونجا واقعا حالم خیلی بد بود که آقای دکتر اومد ^ خوشبختانه عمل خوب پیش رفت تبریک میگم + خیلی ممنونم

^ اما باید در بخش مراقبت های ویژه باشن چون به قلبشون شلیک شده و امکان اینکه حالشون بد بشه زیاده + ممنون جونگ کوک رو از اتاق عمل خارج کردن وقتی داشتن میبردنش دستش رو گرفتم اون رو بردن مراقبت های ویژه

من هم رفتم و پشت شیشه بزرگ اتاق وایسادم و نگاش میکردم / میا انقدر نگران نباش حالش خوب میشه آنقدر گریه نکن + همش تقصیر من بود 😭 اگر این کار رو نمیکردم اینجوری نمیشد 😭 & تقصیر تو نیست انقدر خودت رو سرزنش نکن # راست میگه کار اون عوضی هست ۰ میدونی اون عوضی کجا رفته + نه نمی‌دونم اگر میدونستم به پلیس گزارش میدادم

که پرستار داخل اتاق برا عجله اومد بیرون و رفت دکتر رو صدا کرد از ترس از سر جام بلند شدم + چی شده آقای دکتر یه چیزی بگید چیزی نگفت و سریع رفت توی اتاق جونگ کوک حالش بد بود نتونستم تحمل کنم و همون جا زدم زیر گریه و نشستم روی زانو هام روی زمین

جسیکا و جیهو اومدن من رو آروم کنن /میا نگران نباش ما تو بیمارستان هستیم نگران نباش حالش خوب میشه & ببین دکتر ها بالا سرش هستن نگران نباش حالش خوب میشه + من نباید این کار رو میکردم 😭 به عشقم آسیب زدم 💔😭 ترکم نکن لطفاً 😭😭😭😭

آنچه خواهید خواند » جونگ کوک : میا بعد از یک سال اومده بود سر قبرم ........