نفرین خوشبختیp¹

همه چی تو زندگی ماری عادی بو د ولی یه روز تو ۵ سالگی، اتفاقی افتاد که دیگه از یاد همه بجز ماری رفته بود،اون این بود که.....

ماجرا از این قرار بود که ماری اون روز، روز سختی داشته، توی مهد کودک ،به بخاطر موهاش خیلی مسخره میشده،  واسه همین خیلی ناراحت بود، بچه ها بهش زور میگفتن. (اشراف زاده های مهد کودک) . واسه همین همیشه با گریه به خونه برمیگشت. اما امروز بچه ها حتی به مامان و باباش (شاه و ملکه) توهین میکردن! اون از هروز عجیب تر و عصبانی تر شده بود. تو راه برگشت به قصر، دلیل تنها رفتنش به قصر و بدون کالاسکه و نگهبان اینه که مامانشو رازی کرد تنها و پیاده بیاد. چرا؟ چون اون تو راه گریه میکرد به خاطر بچه ها و اینا و نمیخواست مادر و پدرش از این قضیه باخبر شن. خلاصه، یه هاله سیاه و پر نفرت دور ماری جمع شده بود، اخم کرده بود. دستاش مشت بودن، انگار داشت از خشم و نفرت میترکید!

تو همین حال، یه بچه از کنارش داشت رد میشد. اون بچه نیش خندی زد و گفت: ههه. بازم پرنسس مرموز و عجیب الخلقه  اینجاس که ! . ماری وایساد و کوچکترین حرکتی نکرد. پسر بچه سمت ماری یه کاغذ مچاله شده پرت کرد و خندید. وقتی پسر بچه میخواست بره ماری روشو کرد سمت پسره. پسره گفت: وای چقد قیافت ترسناک شده!خخ ماری با صدای ترسناک و زیر لب گفت: هی ! پسر ترسید و رو به ماری کرد و گفت : چ....چ....چته؟!.. ماری از اون موقع سرش به رو به پایین بود و بعد گفت : تو تقاصشو پس میدی! با زندگیت!

ماری سرشو سمت بالا رو به روی پسر کرد، اون .... اون ماری نبود..چشمای ماری قرمز به رنگ خون شده بود،عصبانی بود و اخم کرده بود، هاله ی سیاه خیلی بزرگ شده بود، بله درسته، اون ماری ای که ما میشناختیم نبود! پسر خیلی وحشت زده به نظر میرسید و گفت: چرا ... چرا چشمات..آمم... از جونم....چی میخوای.....؟! ماری گفت : هیچی، فقط میخوام به من بدیش! ماری آروم داشت به پسر نزدیک میشد. پسر عقب عقب راه میرفت. ناگهان لیز خورد و افتاد، چون این اتفاق توی زمستون افتاده بود و زمین یخ زده بود. ماری لبخند مضحکی زد و گفت: بلاخره هر چیزی یه تاوانی داره دیگه؟ مسخره کردن منم جزوشونه! پسر با گریه التماس میکرد ولش کنه ، ولی ماری بدون تامّل به سمتش میرفت. بعد پرید روی پسر و بعد..... بعد.......

این داستان ادامه دارد......

خب امیدوارم لذت برده باشید 🥳 من تا پارت ⁴ نوشتم 🙂 شرایطو انجام بدین تا بلافاصله پارت ² گذشته شه😉 مرسی که اینقد خوبی 👻🍙