چرا عاشقت شدم ¹⁷🥺❤️

میا: واقعا خسته بودیم تقریباً نزدیک ظهر بود آقای سارکو و تهیونگ رفتن ماهی گرفتن جیمین و جونگ کوک هم کباب کردن 😋 جونگ کوک که همسرم هست بهتر من غذا درست می‌کنه 😶😂 هرکی دست پختم رو خورده تو کماس 😂🤲🏻📿

وقتی ماهی ها توی منقل درحال پخت بودن بوی خوبش همه جا رو گرفته بود 😋 ولی خیلی بد بود که جیهو و تهیونگ هنوز با هم قهر بودن تصمیم گرفتیم آشتیشون بدیم 🤧 جیهو رو بردم پیش منقل و به پسرا گفتیم که برن بشینن اونا هم رفتن 🚶🏻‍♂️🚶🏻‍♂️ وقتی جیهو میخاست ماهی رو برعکس کنه

از عمد زدم بهش و یکی از میله های داغ افتاد رو پاش 😉😯 + اخ وااای جیهو خوبی چیزیت نشد /آخ پام پام سوخت که تهیونگ اومد و اون رو برداشت برد 🤕 «همش هم بغل میکنن 😂»

۰ خوبی عشقم چیزیت نشد؟ /خوبم اگر تو کنارم باشی 🥺❤️ دیگه باهام قهر نکن 🥺❤️ ۰قول میدم 🥺🥺

رفتم پیش جیهو و ازش معذرت خواهی کردم +من رو ببخش پان پیچ خورد برای همین اینطوری شد ببخشید 🥺 /اشکالی ندار🥺 خیالم راحت شد چون دوست جدیدم از دستم ناراحت نشد

بعد از خوردن غذا 🍜 تصمیم گرفتیم که بریم قایق سواری توی دریا 🚣 من جونگ کوک توی یک قایق بودیم خیلی خوش میگذشت از اونجایی که ک*ر*م ریزی رو دوست داشتم شروع کردم به تکون دادن ⛵

_ میا نکن میا میوفتیم نکن 😖😑 + چرا نکنم 🏃🏻‍♀️ _ میگم نکن دختر مگه ک*ر*م* داری +خودت هم میگی ک*ر*م دارم ✌🏻😂 که افتادم توی دریاچه 🏊🏻‍♀️ _میاااااا ! پرید توی آب و منو بیرون کشید +جونم عشقم کاری داشتی!! _ وقتی تنها شدیم برات دارم 😈

+غلط کردم 😨😱 _دیگه کردی 😈 +ترو خدا _دیگه بار اولت هم نیست 😈 +😭😭😭😭

وقتی از دریاچه در اومیدیم به خودم آنقدر به خودم ف*ش دادم 😑 دیگه همچین کاری نمیکنم 😱

بابای 👋🏻👋🏻👋🏻