(علامت ها جیهوپ_ا/ت+) _اههه مثل بچه ها میمونی هر وقت میخوام برم جایی باید باهات بحث کنم+ببین من فقط حوصله مهمونی رفتن ندارم+همیشه هیمنو میگی تازه اشم باید از خدات باشه
مامانم دعوتت میکنه اونم با مهربونی هر وقت میری اونجا دست به سینه میشی تا برات کار انجام بده(نکته اینجا همه حرفاشو با داد میزنه)+اه بسه دیگه چرا نمیری و منو از چرت و پرت هات رحت نمیکنی
مامانم دعوتت میکنه اونم با مهربونی هر وقت میری اونجا دست به سینه میشی تا برات کار انجام بده(نکته اینجا همه حرفاشو با داد میزنه)+اه بسه دیگه چرا نمیری و منو از چرت و پرت هات راحت نمیکنی
که یهو زوزش بدی به یه طرف صورتم احساس کردم...اون منو زد بعد از اینکه زد رفتش مهمونی...از زبون ا/ت اون خیلی بد زد توری که صورتم قرمز شد و باد کرد خون دماغ هم شدم.....
رفتم دستشویی خون رو صورتمو پاک کردم دستمال گذاشتم تا خونش بند بیاد.........بعد از مهمونی جیهوپ اومد خونه منم رفتم زیر پتو چون وقتی عصبانی میشد خیلی ترسناک میشد اومد تو اتاق یه پاکتو پرت کرد رو تخت و گفت_ببین مامان دلسوز من برا تو هدیه گرفته بعد تو پا نشدی دو قدم بیایی اونجا دلش نشکنه....بعد از حرف جیهوپ دوباره خون دماغ شدم سریع پاشدم رفتم دستشویی خونشو آب گرفتم بعد اومد دستمال گذاشتم روش تا خونش بند بیاد که جیهوپ متوجه شد اومدم سمتم گفتش ببخشید که زدمت اون لحظه عصبانی بودم منم به حرفش توجه نکردم و گرفتم خوابیدم.......

صبح بود پاشدم رفتم تو آشپزخونه که جیهوپ داشت صبحونه درست میکرد منو دید اومد سمتم بغلم کرد که بغلشون پس زدم که با بغض گفت منو ببخش که صورت بی نغصتو نغص دار کردم تو هم که دیدی بغض کرده که تو هم دلت نیومد که ناراحت باشه تصمیم گرفتی باهاش قهر نباشی بهش گفتی ناراحت نباش منم ناراحت میشماا بعد رفتی ب.و.س.ش کردی که اونم خوشحال شد اومد ب.و.س.ه بارونت کرد پایان امید وارم خوشتون اومده باشه💗
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)