بیا بخندیم😐😂

سلام💟اول بالا رو بخونید بعد بریم سراغ جوک😐💟

ﺭﻭﺯﻱ ﺟﻮاﻧﻲ اﺯ شیخی ﭘﺮﺳﻴﺪ: دو نفر عاشق یکدیگرند ولی علاقه شان را ابراز نمیکنند!؟ شیخ ﻗﻮﻃﻲ ﻛﺒﺮﻳﺘﻲ اﺯ ﺟﻴﺐ ﺩرآﻭﺭﺩ ، ﺳﻪ ﻧﺦ ﻛﺒﺮﻳﺖ برداشت و ﺩﻭ ﻧﺦ ﺁﻥ ﺭا ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﻗﻮﻃﻲ ﻧﻬﺎﺩ ﺁﻥ ﻳﻚ ﻧﺦ ﺭا ﻧﺼﻒ ﻛﺮﺩ و با آن ﻧﺼﻔﻪ ﻛﻪ ﻧﻮﻙ ﺗﻴﺰﻱ ﺩاﺷﺖ ﻻﻱ ﺩﻧﺪاﻥ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺗﻤﻴﺰ ﻛﺮﺩ و ﮔﻔﺖ: " بــه من چه " 😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

*غول چراغ جادو اومده پیشم میگه: یه آرزو بکن میگم: یه خونه میخوام میگه: اگه من اینکار ازم برمیومد خودم تو آفتابه نمیخوابیدم خدایی خیلی قانع شدم 😂😂😂

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﭼﺎﻗﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﭘﺸﺖ ﮐﻤﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺘﻮ ﺑﺪﻩ😠😒 ﻣﻨﻢ هول شدم ﮔﻔﺘﻢ: 093565…😁 ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺖ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ زنگ نزده تا حالا😂😂😂😂

زنگ زدم رستوران؛ میگم: غذا چی دارین؟ میگه: پیتزا، جوجه کباب، کوبیده، مرغ، استیک ... منم گفتم: خوش بحالتون، ما آش داریم! نمیدونم چرا ناراحت شد قطع کرد! 😁😜 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

یارو اومده خونمون دزدي هيچي پيدانکرده منو از خواب بيدار کرده ميگه: دارم ميرم ولي اين زندگي نيست شما دارين …!! 😐😂😂😂

خب اگر خوشتون اومد لایک کنید اگر دوست داشتید توی کامنتا بگید که پارت ۲ رو بزارم یا نزارم 💟