
بعد مدت ها اومدم این داستان رو ادامه بدم، و درزم کپی به شدت ممنوع میباشد هر چقدر بازدید خورد همون مقدار. هم باید لایک بخوره، در غیر این صورت منتظر پارت بعدی نباشید !😉💕💕☁️🤍🦋🌸🦋🌸🦋
صدای برگ بود😐😐😐😅💔(٪حتما پارت های قبلی رو بخونیم تا متوجه بشید چی شد❌❌)🦋🌸🤍☁️ته:ا/ت جان نترس چیزی نیست، 😅😅 ا/ت :ای وای😅😅😅، اوه راست میگی بیا به راهمون ادامه بدیم، از زبان ا/ت:هر چقدر می رفتیم جلو تر ، جنگل تاریک تر میشد، تا اینکه نوری از دور پدیدار شد ،نور از هفت رنگ درست شده بود. واقعا که عجب جنگلی، واقعا که جنگل عاشقیه🤍☁️😍، وقتی که رفتیم جلو تر ، تصویری داشت با اون هفت رنگ رنگین کمان واضح تر میشد🍭🌌🌈🌈🌈اون تصویر یک قلب بود ، دیدم تهیونگ کنارم نیست، ولی اون همین الان داشت کنار من راه میرفت(داداش اگه جالبه سر راه یه لایک هم بکن🦋🌸🌌🌈🍭☁️🤍)کم کم داشتم میترسیدم، جنگل جادویی بود نه عشق🖤، نوشته بود تغییر زمان، روی اون قلب، مفهومش رو نفهمیدم، تا اومدم بفهمم چه خبره یکدفعه تو زمان گم شدم،رفتم جای عجیبی، سنم تغییر کرده بود ،قیافم صدام، همه چیزم ☁️🍭🌌🌸💕💕، فهمیدم که اومدم توی یه قصر صورتی، اونجا ملکه ای بود، که قلب صورتی روی لباسش،بود و طرح قلب رو روی دست هاش تو کرده بود ،
(کم کم که بری جلو برات منطقی تر میشه)ا/ت: ببخشید شما کی هستید🥺😔، با من چیکار دارید، سارینا،،(ملکه ی صورتی)نترس باهات کاری ندارم، اینجا مخصوص انسان های عاشقه، اینجا میفهمی که واقعا عاشقشی یا نه، میدونی من خودم زمانی عاشق بودم💔🥺ولی قلبم شکست، تصمیم گرفتم شهری برای عاشق ها بسازم و قصری برای خودم در این شهر💕🌸🌌🍭🍭🌌🌌🌈🌈🦋🦋(حاجی یه لایکه، خوبع نمیخوای کوه بکنی🥺💕🌸🍭🌌🌈🌈🦋🦋☁️🤍☁️🤍☁️🤍)
ا/ت ،:چقدر برای من آشنایی ملکه سارینا، من شما رو دیده بودم،(ملکه صورتی با🌸نشان داده میشه)🌸:ا/ت ، تو باید اول به سوالات من جواب بدی، احساس خوشبختی داری؟☁️🤍☁️🤍☁️🤍ا/ت:نه🥺🥺💔💔🖤😔😔، 🌸:سوال بعدی، دوست داری یه بار دیگه به دنیا بیای یه جای دیگه، و باز هم به برادر و مادرت برخورد کنی،ا/ت:نه💔🍭🤍☁️☁️🦋☁️🌸:🍭ا/ت جان تو باید به جنگل عاشقی بری جایی که ازش به اینجا اومدی،ا/ت:ولی ملکه من نمیخواستم بیام،یکدفعه با نور های رنگی اومدم اینجا۰🌸:☁️🤍🦋غیر ممکنه ، هر کس احساس عاشقی میکرده خودش با پای خودش اومده💛😅🦋🤍☁️🌸🌸🍭🍭🍭🤔🤔🤔🤔🤔
لایک کنندگان،به کنسرت میروند، ملکه سارینا گفته عزیزان💕🌸☁️🤍🦋🍭🍭🌌🌌🌈🌈🌈💕💕🌸🌸🌸🌸🌸🌸، (اسلاید بعد، ادامه ی ماجرا،)
ا/ت:ملکه من چه کار کنم،🌸:میتونی فعلا اینجا بمونی، تا بعد از فرشته های عاشقی مشکل رو بپرسم، ا/ت:ملکه میشه ماجرای زندگیت رو برام بگی،ملکه:آره، من زمانی که بچه بودم، عاشق کسی بودم که رسیدن بهش محال بود، تو نوجوانی، جوانی، هم حتی عاشقش بودم💕💕🌸🍭🦋🌌🤍من یه پزشک خیلی مهربون بودم، شاید اسم من رو شنیده باشی، ا/ت:آره ، شنیدم ،شما همون دکتری نبودید که بخاطر جین خودشو...، 🌸:ادامه نده، آره بخاطر اون خودمو فدا کردم، الان اینجا ملکه ی عاشقیم
🌸:میدونی، من چون از خودم گذشتم برای عشقم، الان ملکه ی عاشقی هستم🥺🦋🍭💕🌈🤍☁️🌸🌌❤،ا/ت:چه غم انگیز، داستان زندگی من هم ناراحت کننده هست، از دو سالگی پدر نداشتم🥺🌸💔🌸:بیچاره، آخی🥺💔❤🌌☁️🤍☁️🤍☁️🤍،(آنچه خواهید دید:الیساااااااا😲😲😳😳😳😳😳، نامجون، جین آره اون ، صبر کنیددددددد)پایان پارت 3❤🦋☁️🤍🌈💕🌌🌸🍭بچه ها خسته نباشید، کات
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خعلیییییییییییییییی خوف بید عاجو 🪐💕
عععررر. مرسیییی😍😍😍💕☁️🤍☁️🤍
لایک کنیدددددددد 💔🥺
نگران نباش خودم لایک میکنم 🤭😹✌🏻
🥳🥳🥳🦋🌸❤☁️🤍🌈🍭