برای پارت بعد لایک کن پلیز چون تازه کارم داستانم مزخرفه اگه حمایت کنید منم اصلاح میکنم 🥺
$آآآآآآآآیششششششش این عوضیا نمیخواستم از چشام استفاده کنم 😥😥😥حالا چه خاکی به سرم کنم (علامت نویسنده ٪) ٪خاک رس...ماسه هم میشه ها 🤔 $ عوضی تو داری بد بختم میکنی دلم میخواد بکشمت ٪ ارام اراااام باش حیوان هوشششش 😂برو به کارت برس بیبی😈😈 $خدا بزنتت ٪ اخخخخ دردم اومد خدایا 😂 برمیگردیم به داستان 😐😑😐
-ب...ب.....ببخ....ببخشید.....چیزی...ش...شده *نه بیبی فقط یکم باهات کار دارم -دیگه از حد خودت رد نشو عوضی * اوه اوه اوه 😏زبون در اورده -...... بوووم(😐😑😐😑صدا لگد به شکم ا.ت) -اههههه...عوضی *نه نه نه بیبی مثل اینکه ادب نشدی و یه چک زد تو گوشم که و افتادم و گوشم صوت کشید بالا رو نگاه کردم که یه لگد دیگه خورد به شکمم چشمام سیاهی میرفت دوباره لگد خورد به شکمم که بیهوش شدم 😫
.................. اروم اروم چشام رو باز کردم دستامو تکون دادم یادم اومد چی شده $اخخخخخ دلم.کمرم.پام.سرم.خدا لهنتت کنه 😫درد دارم عوضییی ببینمت میکشمت ....... یهو با یه صدایی به خودم اومدم. &خ...خانم...خانم حالتون خوبه ؟؟ با حالت خسته و عصبانی یه کشو قوصی (نمیتونم درسته یا نه 😐) به خودم دادم و گفتم....... - الان از منه کوفته شده چه انتظاری داری 🙂 &😂الان تو کوفته ای میخوای منو بخوری؟؟ که یهووو................................. اروم اروم چشام رو باز کردم دستامو تکون دادم یادم اومد چی شده $اخخخخخ دلم.کمرم.پام.سرم.خدا لهنتت کنه 😫درد دارم عوضییی ببینمت میکشمت ....... یهو با یه صدایی به خودم اومدم. &خ...خانم...خانم حالتون خوبه ؟؟ با حالت خسته و عصبانی یه کشو قوصی (نمیتونم درسته یا نه 😐) به خودم دادم و گفتم....... - الان از منه کوفته شده چه انتظاری داری 🙂 &😂الان تو کوفته ای میخوای منو بخوری؟؟ که یهووو...............
-...ی.....یو...یون....یونگی &شما اسم منو از کجا میدونید ؟؟! -.....ها...اها..چی؟امممم نه من فقط حدس زدم 🤗 &اممم خب میتونم باهاتون راحت باشم ؟☺ اروم بلند شدم نشستم رو تخت خودمو جا انداختم و -...ها..اممم ...خب من راحتم پس شما هم راحت باشید😉 -فقط.....میتونم هیونگ صدات کنم &امممم....خب اره راحت باش نونا 😉😁(لبخنده لثه ایه دلربا 🤧) -😚حیحی
&بلند شو نونا پاشو بریم یه چیزی بخوریم از کوفتگی در بیای -اممممم باشه بریم هیونگ $تو قلبم قوقا بود از اینکه دوباره بعد ۱۴۸۰ سال عشق ابدیمو میبینم دلم میخواد دستشو بگیرم و باهم مثل همون روزا قدم بزنیم 🤤😪😍 (فلش بک)
با تمام ناراحتی و نگرانی از مریض شدن بهترین دوستم نشسته بودمو داشتم به منظره روبهروم نگاه میکردم کاغذ های رنگی تکون میخوردن و یه صحنه دل نواز ساخته بود باد ملایم بود و من داشتم با انگشترم که از یچم بود بازی میکردم &سلام خانومم😇🤗 سرمو چرخوندم دیدم یونگی با یه لباس ابی کمرنگ جلوم وایستاده تا نگاهش کردم دستشو گذاشت رو موهام -سلام یونگی &😎😘 نشست پیشم و منو به خودش چسبوند دستشو روی شونم گذاشت &میای بریم جنگل 😘 -اهوم با تو میام😁 .............. توی جنگل وقتی بارون میاد مثل همیشه چتر سفیدمو برداشتم و بالا سرم گرفتم و به یونگی گفتم -پیشی کوچولو &😜باشع بابا پاشو بریم کوچولوی من -😂بریم دستشو گرفتم و خیلی اروم گرفتم و به راه افتادم همیشه ارامش بخش بود به درختم رسیدیم و روی قله سنگی که همیشه اونجا بود رسیدیم -هعی خسته شدم &😊(لبخند لثه ای دلربا 🤧) نشست پیشم .....وقتی سرمو چر خوندم نگاهش کنم یهو منو ب.و.س.ی.د. و من همراهی کردم 😐😐😑😐 بعد اروم ازم جدا شد و اروم گفت «گرگ من دوست دارم😚» (پایان فلش بک )

لطفا لایک کنید🥺🥺
بوس رو گلبتون چالش دارم نرو 😐💥
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام آجی من سوگندم 12 سالم بود همونی که آجی شدیم فیک زیبا رو مینوشتم چند دقیقه پیش اکانتم پاک شدو این اکانته جدیدمه اگه میشه دنبالم کن تنکیو🍑🍑🍑
چشم مهربونم 🥺
تنکیو صیص من🌌🌈💗💜
هققق 290 تا فالور داشتی 😐💔🤝🥺
آره هق😭😭😭
تمام شد😐
پارت بعد کجایی که دلم هوای تو رو کرده😂😐
اجی بد نیست که چرا میگی خوب نی🥺❤
داره میاد 10 روزه در صف بررسیه 😐😐😐🥺😂
که اینطور😐😐ده روز دگر می آیم تا دیداری دیگر به درود😂😐👋🏻
رد شده پارته 5 🥺🥺😭😭😭😭😭
چرا آخه🥺🥺 من چند تا تست درست کردم ولی رد شد😐
اییییی سوگند 😂😂😂چطور یادت موند من لیهونم 😐😐
افسر لیهون عالی بود😐😌👈👉🤚🤚🤚🤚لایک