پارت9(زیبا)جانکوک🖤💜

های بچه ها چرا شرتارو انقدر دیر انجام میدید حتا دوباره شرتارو کامل انجام ندادید اصلا برام مهم نیست شرتا انجام بشن یا نه ولی واقعا نظراتتون برام مهمه😘😘😘😘😘

وارد اتاق شدیو گوشیتو برداشتیو رفتی به طرف آشپز خونه بابا=به به گوشیه جدید ا/ت=نترس بابا باپولی که داشتم خریدمش وارد گالری شدیو روی عکس پلی کردی ا/ت=خوب قیافش این شکلیه بابا=به به جیسو خانمم پیشتون بوده ا/ت=آره دیگه به مامان تعریف کردم بهت میگه ا/ت=یدونه دیگه هم داره ازش وایسا.ایناهاش بابا=حالا اسمش چیه؟ ا/ت=جانکوک بابا=فامیلیشو میدونی ا/ت=آره بابا=فامیلیش چیه؟ ا/ت=جئون بابا=شمارشو داری؟ ا/ت=آره....😌 شروع به خوردن غذا کردید آشیل پارس کرد ا/ت=چی شده آشیل=(پارس) به گوشیت نگاه کردیو دیدی جانکوک داره بهت زنگ میزنه جواب دادی.... ا/ت=بله؟ جانکوک=چطوری ا/ت=خوبم ممنون جانکوک=آشیل ‌که اذیتت نمیکنه ا/ت=نه بابا بابا=کیه؟ ا/ت=جانکوک(به آرومی) مامان=بزار روی اسپیکر ا/ت=باشه گوشو دوی اسپیکر گزاشتی جانکوک=اگه آشیل اذیتت کرد بهم بگو بیام ببرمش آشیل صدای جانکوکو شنید قیافه ی آشیل=😳😳 ا/ت=نه بابا اتفاقا اصلا اذیت نمیکنه حوصلمم اینطوری سر نمیره جانکوک=میگم...فردا وقت داری؟ ا/ت=خاک تو سرم شد(تودلت) مامان=بگو آره(به آرومی) ا/ت=آره وقت دارم چطور مگه؟ جانکوک=جیسو بهم زنگ زد ا/ت=خوب؟ جانکوک=گفتش بیاید بازم مثل امشب فردا بریم بیرون ا/ت=خوب باشه

ا/ت=حتما میام جانکوک=خوب باشه پس مراقب خودت باش ا/ت=باشه مراقب خودم هستم جانکوک=پس فعلا خدافظ تا فردا اگه مامانو بابات اجازه دادن خودم فردا میام دنبالت ا/ت=باشه راجبش فکر میکنم جانکوک=خوب پس تا فرداگودبای ا/ت=بای گوشیو قط کردی ا/ت=خاک توسر شانس****من🖤(تودلت) مامان و بابات همینجوری داشتن بهت نگاه میکردن داشتی از خجالت آب میشدی و خودتو الکی زدی به اون راه آخه چرا وقتی تماسو روی اسپیکر میزاری از این حرفا میزنه؟ به غذا خوردن ادامه دادی بابا=ا/ت یه تصمیمی گرفتم ا/ت=تصمیمتون چیه؟ بابا=خوب..راستش مامان=بگو دیگه ا/ت=خودم ادامه شو فهمیدم نمیخواد بگید بابا=پس من بهشون میگم دیگه نیان ا/ت=خوب بابا=فقط بخاطر تو اینکارو میکنم اگه واقعا دوسش داری ا/ت=باشه ممنونم از لطفتون😐😐 بعد از خوردن غذا به مامانت کمک کردیو روی مبل نشستی و شروع به گوشی بازی کردی

ا/ت=فردا میبرمت پیشه صاحبت باشه؟(اشاره به آشیل) (فردا) از خواب بیدار شدی مامان=سلام صبح بخیر اینارو بابات برای آشیل خریده گفت که اینا غذا های مخصوصه برای همین خریدشون ا/ت=باشه دستت درد نکنه مامان=آها راستی اون عروسکتو دادم به آشیل ا/ت=کدومو؟ مامان=همون عروسک خرسیه ا/ت=مامانننن مامان=دیگه چیکار کنم عروسک میخواست دیگه ا/ت=خوب عیب نداره.گشنمه مامان=بیا صبحونه بخور ا/ت=آشیل واقعا غذا خورده؟ مامان=آره کامل خورده ا/ت=معلومه گشنش بوده ها مامان=اهمم همراه مامانت صبحونه خوردی و گوشیت زنگ خورد ا/ت=بله جیسو=های ا/ت=بله جیسو=ساعت3منو (Jk)میایم دنبالت اوکی👍👍؟ ا/ت=باشه منتظرتونم جیسو=اوکی بای بای ا/ت=بای

مامان=کی بود؟ ا/ت=جیسو مامان=چی گفت؟ ا/ت=گفتش با جانکوک ساعت3 میان دنبالم مامان=آه (ساعت 3) آماده شدیو قلاده ی آشیلو بستیو منتظر زنگ جیسو موندی.....صدای زنگ خونتون بلند شد مامانت رفت و جواب داد مامان=بله؟ جانکوک=امم خیلی معذرت میخوام فکر کنم اشتباهی زنگ زدم مامان=نه اشتباه نزدی وایسا الان ا/ت میاد پایین جانکوک=باشه خیلی ممنونم و معذرت میخوام مامان=خواهش میکنم از مامانت خدافظی کردیو رفتی بیرون

شرتا برای پارت بعد=15لایک 15کامنت❤❤❤❤

خوب فعلا خدافس😉☺🤗🤗🤗