
کامنت بدین فالو کنین لایک هم کنید ببر وحشی هم فالو کنید بریم برای داستان
از زبان خودت : چند روز تمرین های انجام میدادم تا بدن قوی داشته باشم سپس بعد از ۵ روز که به مدرسه آمدم مسابقات ورزشی یو ای شروع شد در این مسابقات رشته های مطالعات عمومی و تجارت و بازرگانی و رشته پشتیبانی و رشته قهرمانی هر ۴ رشته شرکت می کنند سر داور مل قهرمان میدنایت است میدنایت اولین مسابقه را اعلام کردم مسابقه اول دوی با مانه پس شد دو بارانه الماین چشمات رو از من بر ندارم من پیروز میشم مجری تلویزیون هم سلطان صدا و استاد ایزاوا سلطان صدا گفت الان باید چشمامون به کجا باشه استان ایزاوا گفت قسمت در خروجی ناگهان زمین یخ زد تودوروکی با کوسه خودش این کار رو کرد
چند تا از دانش آموزان کلاس های دیگه تو یخ فرو رفتن ولی ما بچه های کلاس A از کوسه خودمون استفاده کردیم چون حادثه توی یو اس جی برای ما یک آزمون بود که در شرایط مثل آلام چی کار کنیم مینتا با اون گردالی های روی سرش خیل یاسون داشت به تودوروکی میرسید که ربات دوزخی آمد سلطان صدا گفت اینم از مانع اول ربات دوزخی تودوروکی معتل نکرد و ربات هارو منجمد کرد و از بین پاهاشون رد میشد ولی ربات ها افتان کیریشیما و تتسو تتسو از زیر آن ها آمد بیرون با کوسه خودشون که سخت و محکم میشدن
تمام بچه های تمام رشته ها کمک کردن تا روبات هارو از سر راه بردارن اما باکوگو اصلا اهمیت نداد و چون دید راری رو زمین نیست با انفجار پرواز میکرد تا به تودوروکی برسه همین جور رفتیم تا رسیدیم به مانع دوم سلطان سدا گفت اینم از مانع دوم مانع دوم ارتفاع اگه بخواین رد بشین باید از بند ها استفاده کنید همون موقع یکی از رشته پشتیبانی با ابزاری که خودش ساخت از مانع رد شد و رسیدیم به مانع بعد سلطان صدا گفت : اینم از مانع آخر مانع آخر میدون مین من دیدم فاصله ی من تا دکو و کاشان و تودوروکی خیلی زیاد است پس یک تخته پیدا کردم مال روبات دوزخی و بیشتر مین هارو کنار هم جمع کردم و بعد با اون دخته رفتم تو هوا یک انفجار بزرگ آمد ببینین کی از این انفجار را درست کرد همون طورکه همه به من دقت کرد از دکو کاچان و تودوروکی جلو زدم اون ها دیکه باهم کاری نداشتم و فقط من رو تقیب میکردن نزدیک بود ازدم جلو بزنن و لی من تخته رو محکم زدم زمین چند تا مین منجر شد و بعد با استفاده از تخته محکم پاهام رو کوبوندم و پرت شدم جلو سلطان صدا گفت : خب ببینیم کی نفر اول شده اولین کسیکه از خط میگزره (اسم خودتون رو بگین ) هستش وای باور نکردنی همین جوری افرا آمدن و دقیقا ۴۲ نفر اول رسیدن نفر اول من نفر دوم تودوروکی نفر سوم باکوگو و نفر چهارم میدوریا همین جوری آمدن که شد ۴۲ نفر میدنایت گفت : خب ۴۲ نفر اول مشخص شدن حالا بریم برای مسابقه دوم من که میدونم چیه حالاببینم شما هم میدونید مسابقه دوم مسابقه سوارکاری شما باید یک تیم ۳ الا ۵ نفر تشکیل بدین و شما امتیاز هم دارید برای مثال نفر ۴۲ امتیازش ۵ تاس و نفره ۴۱ امتیازش ۱۰ و امتیاز نفره اول ۱۰ میلیون و حالا برید تیم هاتون رو جمع کنید همه چشماشون به منه باید چیکار کنم همون موقع اوراراکا و میدوریا آمدن و ما هم تیم شدیم و بعد هاتسومه آمد از رشته پشتیبانی و ما با اون هم همتیمی شدیم فقط ۱ نفره دیگه لازم داشتم و رفتم به توکویامی گفتم و با هم هم تیم شدیم
مسابقه شروع شد ما ها از دست بقیه تیم ها فرار میکردیم اخه تمام تیم ها چشمشان به ۱۰ میلیون من بود ۱۰ دقیقه گذشت و فقط ۵ دقیقه ماند بود تودوروکی مارا در یک جا گیر اندات اوهر چه فکر میکرد که چطور مارا منجمد کند و امتیاز را بردارم به راهی خطم میشد که آیدا تنیا منجمد بشه اما آیدا یک انفجار زد و سریع اون سربند مارو گرفت ما دست رو دست نکردیم امدمی سر بند رو بگیریم که زمان تمام شد من خیلی ناراحت شدم ولی توکویا می سربند تودوروکی رو گرفته بود برای همین نفر چهارم شدیم برای مبارزه تک به تک بهتریم برای ناهار و استراحت که تودوروکی ازم خواست بیام او گفت اگر من سرا سری با قهرمان شماره یک دارم دلایل بیشتری داره که من رو شکست تودوروکی : پدر من سخت بنیاد قهرمان شماره ۲ هستش و میخواد من المایت رو کنار بزنم و من بشم قهرمان شماره یک اون گفت که دوست نداره تو بحث های این مدلی من شرکت کنم ولی اعلام جنگ کردم مسابقات شروع شد نفررات مشخص شدن ولی نوبت من و مبارزه تودوروکی خیلی دیر میشد اول بگم که بیشتر مبارزه ها تمام شد و فقط چهار نفر باقی ماندن و الان وقت مبارزه زه من و تودوروکی هستش
مبارزه خفنی بود من کاری کردم که تودوروکی از نیمه چپش هم استفاده کنه از شعله هاش ولی در آخر من پیروز شدم ولی جراهت هم من و هم تودوروکی زیاد بود و رفتیم در مانگاه پرستار درمانمون کرد من دیگه حسی برای مبارزه زه باکوگو نداشتم و گذاشتم باکوگو ببره اهدای مدال ها توسط الماین بود کاچان نفره اول من نفره دوم و تودوروکی نفره سوم بعد سر کلاس استاد ایزاوا گفت که برای کار ورزی باید بریم پیش یک قهرمان
خب تموم شد بای بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ای تو همونی که اینو ساخت دیروز بررسیش کردم
فالویی بافال
ممنون خودمم ناظرم
فالو شدی
من عاشق آلمایتم هر روز از جم جونیور میبینمش
منم ولی من ر تودوروکی و باکوگو کراش زدم خیلی دوسشون دارم
منم ولی من ر تودوروکی و باکوگو کراش زدم خیلی دوسشون دارم