10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Jiminaaaa انتشار: 3 سال پیش 129 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب های گایز🙌🤩اومدم بایه چندپارتی رمانتیک✨💓🤤لطفا حمایتم کنید وباکامنتاولایک هاتون انرژی بهم بدین😪🤩🙌🤗خب بزنین بریمممم😁🤗🤩🙌
خب های گایزداستان چندپارتی ازجیمیناه گذاشتم🤗🤩💜لطفاحمایت کنین😐🙌خب شخصیت های داستان👈جیمین(پسری۲۱ساله اهل کره اکنون درانگلیس علامت@)آیو(دختری۱۹ساله اهل کره اکنون درانگلیس🤩علامت&)تهیونگ(دوست جیمین۲۱ساله اهل کره اکنون درانگلیس 🤩علامت#)خب بقیه شخصیت هاروادامه داستان حالا بزنین بریم😐🙌👈
ساعت۵:۳۰عصربودکه آیومثل همیشه توخیابون اویر(من دراوردی😐🖐️)درست چندقدم انطرف تر کافه کتابی مشهوروبزرگ کنارمغازه ی کوچیکی روی سکوی سنگی کوتاهی نشسته بودومیخواست شروع کنه.اون سازمیزد.ویلن قلب موسیقی🎼💓...آیوبرای اینکه بتونه تواین شهرغریب دووم بیاره وهزینه دانشگاهش روبپردازه مجبوربودسرمای زمستون🤧 روتحمل کنه کارکنه.بااینکه پول زیادی ازساززدن به دست نمی اورد ولی مجبوربود و اون عاشق ویلن بود🤗✨واینکه شایدسوال باشه براتون چراساززدن اخه این همه شغل😐🧐که ادامه داستان میفهمید لطفا لایک کن بروبعدی👍😐👈
&خب ببینم امروزچقد پول به جیب میزنم....برگای پاییزی🍁 اروم اروم روی لباسش میرختن وبادستای گوگولیش😍اوناروپس میزد وباافتادن برگاروی زمین فضای رمانتیکی روایجادمیکرد✨نفسی عمیق کشیدو بلندشد وباریتم ارومی شروع به ساززدن کرد وباحرکات اروم بدن ضریفش اونودنبال کرد😍✨🎶
پس ازچنددقیقه رهگذرای زیادی اومدن وپول ناچیزی روبه صندوقش انداختن😞۱ساعت گذشت وآیو منتظربود.... &خدایا چرانمیاداخه من چیکارکنمممم دارم ازدلشوره میمیرممم😓...
👈دلیل اصلی اینکه آیوفقط تواون خیابون وپیش اون کافه کتاب سازمیزداین بودکه اون عاشق شده بود💜😩اون شیفته ومریض پسری شده🤒 🤧بودکه حداقل هفته ای3باربه اون کافه سرمیزد و هم دانشگاهیش بود...دلیل ساززدنش🎶...دلیل اونجاموندنش🖐️..دلیل نفس کشیدنش👄 همه بخاطراون پسربود💓آیودل داده ماهرعصروشب به اون مکان به امیداینکه بتونه فقط معشوقش روببینه وبتونه بهش نزدیک بشه میرفت.چقدرررردوست داشت بتونه به اون(جیمین🤩) نزدیک بشه واحساسش روبه اون بگه اما میترسیدازاینکه پس بخوره وخجالت میکشد😓شب وروزمیگذشت وآیوازتماشای معشوقش لذت میبردوهمینطوررنج میبردازینکه نمیتونس نزدیکش شه وتصاحبش کنه(مگه مال😐😂)تااینکه...
دانشگاه ـبعدازتموم شدن کلاس، جیمین کیفش روبرداشت و دوید سمت تهیونگ😁مشتی به بازوی تهیونگ بدبخت زد😐👊😂وگفت:هیییی وایساببینم مگه قرارنبود امروزبعدازکلاس بریم آروک(اسم همون کافه کتابه ـ من دراوردی😐)#آیییی جیمینااا من امروزکلی کاردارم ببخشید یه روزدیگه باهم بریم🤗باچ.جیمین باناامیدی سرش روپایین انداخت.@باشهههه بای#بای...
به پارکینگ دانشگاه رفت وسوییچ روزد وسوارماشین مدل بالاش شد🤤😈(راستی ی چیزی..جیمین یکی ازپولداارترین وخرخون ترین😐وخوشکل ترین پسرهای دانشگاس🤤)@سوارماشین شدم ورفتم سمت اروک وقتیکه رسیدم توآینه ماشین اون دختره رودیدم که همیشه اونجاساز میزد.چقدردوس داشتم بهش کمک کنم...😐(داش مگه خیریس کارمیکنه بدبخت😂)پیاده شد وبا نگاه های سنگین وهمیشگی آیو مواجه شدواحساس کردکه آیواز اون خوشش اومده✨&آییی جیمین رسیدچیکارکنمممم م.م.من باید نه نه نمیتونم .نفس عمیقی کشید&هوووو من بایدبااون روبه روشم وبهش بگم ولی میترسم منو پس بزنه اخه اون ازپولدارتربنو خوشکل ترین پسرای دانشگاس که کلی دختردورش میپلکن🤧ولی خوشم میاداهمیت به هیچکدومشون نمیده😈😂(راستی جیمین تودانشگاه فقط به درس خوندن اهمیت میده ولی بیرونو😈...)آیوازبالاتاپایین جیمین روبا حصرت وشوقی نگاه میکرد(خوردی بچمو عه😐😂)...جیمین نگاه سردوکوتاه بی احساس وتعجب زده ای به آیومیکنه وسریع میره توکافه....🖐️😂😐
@او...اون دختر هم دانشگاهیم هم هست(صبح بخیرایران🖐️😂😐)توذهنش اَه ولش کن.😐به سمت قفسه هارفت وکتابی ازویکتورهوگو👌📗روبرداشت ویک قهوه تلخ سفارش داد😪🤤ورفت جای همیشگیش که کناردیوار وانتهای رستوران بودنشست وشروع کردبه خوندن...
&خدایامن طاقت ندارم باااایدباهاش روبه روشم دیگه بسمه😤(دیگه بسمه تنهاییی منو..😐😂)همینجورکه آیوباخودش کلنجارمیرفت تصمیمش روگرفت که به اروک بره🖐️😂😐وسایلش روجمع کردکمی مرتب کردخودشو وپیش به سوی کافه🖐️😂
خب اول بلایکیدحالابرین بعدی🖐️😐👌😁
آیوتاجلوی درکافه رسید بعدوایساد وخودش روتوی شیشه ی درچک کردکه خوبه یانه👌😂(موهای بلندوقهوه ای تیرش که تاباسن بود🤩..پیراهن حریرسفیداستین بلندی که زیرشلوارقرمزگشادکوتاهش کرده بودوکفش مشکی کلاسیکش همه عالی بودن👌✨)بعدبررسی خود😐وارد آروک شدوجیمین رودیدکه پشت به در ودرانتهای کافه نشسته وکتاب میخونه.نفسی عمیق کشید 😪بعدبه سمت قفسه هارفت وکتابی شانسی برداشت وپشت جیمین ۲صندلی عقب ترنشست.ازبالای کتاب جیمینو دنبال میکردوهمینطورکه توفکرواسترس بودیهو..جیمین کششی به گردنش🤤😈دادودستاش روبه نشونه خستگی بازکردواحساس کردکسی زیرنظرش داره🧐
ولی بیخیال شدوادامه کتاب روخوند😐چنددقیقه گذشت وآیوکه خسته شده بود...بلندشدورفت یک چای سبزسفارش داد😐🍵همینجورکه داشت باراه رفتن جیمین رودنبال میکردمتاسفانه جیمین هیچ توجهی نکرد😂😐حتی سرش روازکتاب درنیاورد.آیوکه چای روگرفت رفت سرمیزخودش ولی توراه جیمین یه نیم نگاهی به دخترکردوباخودش گفت: این.این اینجاچیکارمیکنه وااای چقد خوشکل هم شده😲😐وبعدفکری به ذهنش رسید.
خب بچه هاچطوربود🤗تاپارت بعدی خدانگه دار🖐️😍🤩😂
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
27 لایک
خواهش میکنم ادامه ش بده باشه؟ من میخوام برم پارت های بعد رو بخونم🥺😉💙
فوق العادست🤩🤩🤩🤩💜💜💜💜
عاااالي ميشه به فيكـ من هم سر بزني 😭 ميدوني؟! جوري مينويسي كه خيلي باحاله عاشقش شدم اداااامه بدههه😭😭😭 ١٠٠٠٠ لايكـ هممم كمهه😭✨
ممنونم گایییی✨🖐️🤩💜
باچ می سرم
خیلی قشنگ مینویسی ♥️♥️♥️♥️ آجی میشی بیوم تو پروفایلم هست 🙂
ام باش🤗❤️
واقعاعالی بودآفرین👍👍😍😍
ممنانن🤩✨🤏
عالی بود
ممنان گای🙌🤩✨
تا الان که خوب بود👌😉
به نظرم جالب میاد 😀
منتظر پارت بعدیم😊😊😊💚
ممنون🤩وااای میزنه خطاااااا😭😭😭
شت😐😐
چقدر اینجور وقتا تستچی رو مخ میشه😐😐💔🔪
وااای اعصابم خورده ۳صفحشورفنم زدخطای۴۱۹أههه چ غلطی کنم🤧😩😩😩😩
برای منم پیش اومده☺😢
میدونی مشکلش چیه😩؟؟؟
پس پارت بعد کو👀؟
میخوای منو دق بدی؟😠
خب گایز پارت بعد گذاشتم برید حال کنین🤩😅😁😁لایک یادتون نره🔪😑😑😑
هوراااااااااااا اومدمممم😢😂
پارت چهارمم گذاشتم برو حالشوببر🤩🤏😅
عه چه عجب😐.......
واقعاکه با این وضع که نه لایک میکنید😓نه کامنت ناامیدشدم خب خب🖐️😐👈پارت بعدیومیزارم اگه دوس داشتین بلایکین وحمایت کنین تاادامه بدم ممنان😐😪👍🤩