خب سلام من امروز ۲ پارت میزارم و میخوام مرگ النا تو این ۲ پارت تعریف کنم و وقتی خودم تصورش میکنم گریه ام میگیره پس هیچی برو بخون قضیع تک پارتی کلا منقضی شد
از زبان رونا ) سریع رفتیم به سالن بچه ها و شمشیر و تموم تجهیزاتمون اونجا بود یهو دیدیم بدبخت شدیم دوسه نفر از وارثان مرگ اینجان بدترین سوپرایزی بود که تا به حال داشتم دوتاشون مرد بودن یهو یکی از پسر ها گفت : به به شاهدخت رونا ریچارد اینو بکشیم ؟ شاه جیمز نابود میشه اگه دخترش بمیره . پسری که فهمیدم اسمش ریچارد گفت : از طرز فکرت خوشم میاد جاستین با اینکه تازه کاری ولی اگه بکشیمش شاه جیمز همه چیز نابود میکنه . حالا متوجه شدم اون پسری که تازه وارد بود و همراه الک بود اسمش جاستینه و اون پسره که با استعداده اسمش ریچارده خوب باهم جور بودن . ریچارد لبخند شیطانی زد و گفت : فکر کنم اگه بدزدیمش بتونیم از شر اون شنل پوش ها راحت بشیم چون شاه جیمز حتما خواهش میکنه دخترش نجات بدن . تازه دوزاریم افتاد پس اونا نفهمیدن ما شنل پوشا هستیم فقط میخواستن ببینن چی تو این ساختمونه که شاهدخت و .... میان و میرن . ریچارد اومد جلو سریع یدونه زدم تو شکمش که از درد چهرش رفت تو هم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
میگم اشکال نداره تو پروفایلم معرفیت کنم؟
خوشحالم میشم
عالیه😗😘
و اگر تو را نکشتم که جای حساس کات میکنی بدون خیلی خوش شانسی😐
اخ فینیس ببخشید دیر جواب میدم و حالا اینا که خوبه اونموقع که رونا جاش با النا اخر فصل ۱ عوض میکنه چی میگی ؟
مور مورم شد پارت بعدو فردا میخونم😐
سلام کلارا خوبی ؟ هیچ اشکالی نداره شعر رو کپی کردی