کت نوار و لیدی باگ پارت ۵

اززبان ریناروژ سخت بود کت نوار خوبی گربه سیاه چی آره خوبم روباه قرمز موقعیت پیدا نکردی از اون کت ۹ نکردم رینا نگران نباش اون خوبه کت آخه اون کجاست من همه جارو گشتم پشت لاک هی پسر بالاخره پیدا میشه رینا باید بریم دیر شد

کترینا رو و پشت لاک رفتند تغییر شکل دادند زیرا و کشت همدیگر را می شناختند ولی پشت نه رفتن تو مدرسه و خانم گوشی آمد میلاد که یهو صدای انفجار آمد و ساختمون مدرسه داشت می ریخت اما لایلا نبود توجه نیست لایلا حاکماث جدید هست

تبریز و دین و رفتیم سر وقتش مدرسه خراب شده بود یکی تو ندید ها شبیه خفاش بود از زبان آترین کلید گفت سلام جناب کتنوار خود نامرد آنیل بود ریناروژ پشت لاک حمله کردند رینا توهم پشت لاک سپر و پنجه برنده درست کرد و آن قدرتش استفاده کرد و پشت لاکی سپر درست کرد و کهانی نتونه فرار کنه من هم معجزه گر شود گرفتم و انداختم بست خودم هنوز پنجه برندم فعال بود که �کم بردم سمت آنی ازش پرسیدم ولی باید کجاست بگو وگرنه به صدای جون تموم میشه اینا کرد این کار را نکنید می‌توانیم با حرف این کار و کنیم پوشاک شرکت آنی باشه باشه میگم فقط بعدش آزادم کنید

چت باشه آنیل خاک مست جدید مریم از آن گرفت که تو خل شدی شدی دیگه نه آنی که الان خلق شدی فیروز گفت حالا بیخیال شو فقط یه چیز دیگه بیا این هم معجزه گر لیدی باگ این دست تو چیکار میکنه آنیل مرینت خودش داد کت ازت نمیگذرم ولی باشه تیکی بیا تیکی خیلی خوشحالم که تو رو میبینم

یکی می خوام ازت یه سوال بپرسم اگه مژه گربه رو با کفشدوزکی قاطی کنم چی میشه یکی خیلی کت بگو تیکی به قدرت مطلق میرسی و میتونی هر آرزو و هر آدمی و تحت کنترل در بیاری و هویت ها از پنهان نمی مونه کت اما چی میشه اون موقع دیگه عاشق نمیشه نه نمی خوام میدونم ولی میتونی هویت هاکماث جدید را بفهمیم و آروم آروم بهش نزدیک بشه و بتونیم مرینت پس بگیری کت و الان نمی تونم فعلا باید این خرابی رو مرتب کنم

بچه ها ممنون که این پارت رو دیدین و دید لطفاً کامنت و لایک کنید حتماً و اینکه لیدی باگ که من رویین داستان به جای لیدی باگ نوشته ام لیدی بگ