
پارت دو خیلی کم لایک خورد برید لایکش کنید پارت سه عم که دارم مینویسم لایک کنید کامنت بزارید اگر خوب بود پارتای بعدیم بنویسم

(ازبان جین) روی یکی از سندلی های سالن نشستم و به ایور که با نفرت نگاهم میکرد پوز خند زدم اینم بکشم حالا حالا ها راحتم هلقه هارو دست هم کردن من بلند شدم و یه کنار وایسادم تا مهمونا برن مهمونا که داشتن میرفتن ایور هم داشت با اون میرفت از تور لباس گرفتم کشیدم _ما حالا باهم کار داریم €تو کی هستی چطور دست به زن من میزنی(داماده) =چیزی نیس چیزی نیست عزیزم(ایور) _خب دیگه جینگیلک بازی بسه چترمو تکون دادم که به شمشیرم تبدیل شد اروم اروم میرفتم سمتش اونم هم زمان با من روبه پشت حرکت میکرد یهو حمله کرد بهم که مهکم کوبیدمش زمینو شمشیرو رد کردم وست قلبش =خ خ خ خیلی ن نامررددی _اره اره خودم میدم داماد که همین جوری با تعجب تما داشت نگاه میکر بهش گفتم همه چیز رو از یاد ببر بعدم از تالار زدم بیرون (از زبان ا/ت) اروم اروم توی حیات تالار قدم میزدم اون دوتا جیکا هایونگم باهام بودم ولی من فقط فکر پدر مادرم بودم یعنی کجان؟
یه هو بر گرشتم که دوباره همون مردرو دیدم اره اره من مطمعنم همونه همون چتر همون قد ولی یه کتو شلوار متفاوت وای چه عجیب من هی اینو میبینم میزارم بای اتفاقی بودن پوفففف بلاخره عروسی تموم شد ولی چرا عروس نیست بدو بدو رفتم تو تالار که دیدم داماد با تعجب میگه من که ازدواج نکردم عروس کیه اینا کجاس وا این چرا قاطی کرده خیلی گیج شدم مهمونا دمبال عروس میگردن رفتم تو سالون و دوربینمم برداشتم و از همه جا عکس رفتم یهو چشمم به لباس عروس اوفتاد لباس بود ولی عروس نبود یعنی یعنی پوتر شده بود از لباس هم عکس گرفتم
بعدم سوار تاکسی شدم اومدم خونه شروع کردم درباره مامان بابام تحقیق کردن ولی چیزی گیر نیاوردم دیگه گریم گرفته بود +اخه خدا چرا من اینهمه دختر چرا مامان بابای من اخه مگه چکار کردم اولین قطره ی اشکم شروع شد
روی میز خوابم برد صبح حدود ساعت دهو نیم بیدار شدم اخه امروز کار نداشتم رفتم صبهونمو خوردمو از خونه زدم بیرون رفتم تو ی بستنی فروشی یه بستنی شکلاتی سفارش دادم که چشمم افتاد به همون مرده چتره هم کنارش بود چرا من هی اینو میبینم اخه داشت بستنی میخورد
+چرا نزاشتی برم اقا #تو بیا منو کول کن ببر +پوففف بیا رو کولم برش زمانی +چقدر سنگینی اقاااااا #ه ه همین جاعه گذاشتمش زمین اروم راه رفت و با صدای متوستی گفت # من کاری که بهم سپردن رو انجام دادم +هان چی چی گفتی اقا سرمو چرخوندم که دیدم نیست عه پس این کو چرا نیست اروم قدم زدم که دیدم یه اتو بوس چپ کرده
(از زبان جین) کاری کردم چراغا بره بعد سمت دختره قدم بر داشتم بهم حمله کردم کاری کردم همه بخوابن محکم کوبیدنش به در اتوبوس که یهو اتو بوس چپ کرد از اتوبوس اومدم بیرون و کتمو تکوندم اروم قدم زدم سمت خونه (از زبان ا/ت) این این همون اتوبوسه که پیره مرده نزاشت سوار شم بدو بدو رفتم کنار اتو بوس پلیسا و کاراگاه ویس هم اونجا بودن +سلام کاراگاه چی شده _به ترز مشکوکی اتوبوس چپ کرده +من میرم داخل وارد اتوبوس شدم که همون دختترو دیدم که بیهوش افتاده بود تکونش دادم صداش کردم +هی هی دختر بیدار شو یهو چشماشو باز کزد که ترسیدم یه قدم عقب رفتم
+وای چرا ایطوری میکنی برش زمانی بیمارستان +چرا ناراحتی تو تنها کسی هستی که سالمی همه مردن ₩اون میاد سراغم +کی یعنی چی واضح بگو ₩همون مون مرد چتر به دست اون میاد تا منو بکشته نرو شب پیشم بمون + کاراگاه ویس پیشت میمونه فردا میری خونه ₩نه نه من تنها خونه نمیمونم نهههههههه + باشه باشه بیا خونه یه من خوب شد ₩اهوم اهوم +من دیگه برم به امید دیدار اروم اروم قرم میزدمو به این فکر می کردم که مرد چتر به دست همونیه که من میبینمش هی راستی اون چرا تو اتوبوس نبود هان وای دیگه دارم روانی میشم (برش زمانی فردا صبح) +اروم ارو بلند شو خیلی اروم ₩ب ب باشه سوار ماشین کردمش و لا هم سمت خونه رفتیم توی خونه جا شو پهن کردن که رفت روش و دراز کشید +من رو کاناپه میخوابم شبت بخیر رفتم طبقه ی پایین و ارو دراز کشیدم روی کاناپه چشمام گرم شودو خوابم برد که بهو یه خواب خیلی ترسناک دیدم و از خواب پریدم بعد چراغ خواب یهو روشن شد ترسیده برگشتم که دیدم دخترس +چیزی شده ₩گرسنمه +باشه بیا اشپزخوته لب خند ترسناکی زد و دمبالم اومد یه لیوان شیر بهش دادم کی یهو از دستش افتاد منم جمعش کردم و یکیشو برداشتم گذاشتم زیر گلوش +تو اون دختر نیستی بگو کی هسای هوم ₩ چ چی داری میگی +گول حرفتو نمیخورم بگو کی هستی ₩اااا انگار خیلی باهاشی یه هو تبدیل به یه پسر شد منم شبشرو محکم رد کردم تو سینش که لب خند زد ₩ خخخخخ فکر کردی خیلی دردم گرفته خواست حولم بده که خودش خورد زمین این این که همون مردس که چتر داشت این پسره که منو اذیت میکرد رو میزد _فکر کردی نفهمم ₩اوووو جین روشن بین باش یهو دوتاشون از شیشه پرت شدن پایین از هم جدا شدن ₩فکر نکن میرم نیگه نمیم جین _جیون یرو گمشو _اون رفت اینم چرخید سمت من خوب من میرم +وایسا تو چی هستی _ااا من یه روباه نه دمم +هاااااا باید بهم اطلاع بدی در باره ی خودت _و اگر ندم +فیلمت پخش میشه و همه میفهمن تو روباه نه دمی اره مگ قایمکی ازشون فیلم گرفتم _پووففف گیر کردیما +حالا میدی _اره
خیلی زحمت کشیدم اول لایک کن بعد بخون کامنت بزارین اگر خوبه پارتای بعدیم بنویسم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چرا بقیشو نمیذاری من هر روز میام نگاه میکنم ولی نمیزاری
سریالش رو دیدم ولی این بهتر از سریالش هست
مرسی😊اره کلا تغییرش دادم
اره سریالش هست ولی تغییرش دادم
اصن مثل اون نیست
سریالشو دیدم ولی ای کاش خود جین بازی میکرد توش سریع پارت بعد رو بنویس
اره سریالش هست
ولی تغییر دادمو نوشتم
اصلا مثل سر یاله نیست فقط اسمش