ا/ت : مرس ته : من میرم بیرون لباست رو بپوش مطمئنی حالت خوبه ؟؟ ا/ت : آره تهیونگ تهیونگ : ( ذوق مرگ ) ا/ت : برو دیگه 🤨😑 تهیونگ : با...باشه [ بعد ۱۰ دقیقه ] ا/ت : آمادم 🟣 استایلت 🟣
ته : ( بهت زل زده ) ا/ت : هوی چرا زل زدی ؟؟ ته : هی...هیچی ♧رسیدین اردوگاه♧ پسرا همه باهم : حالت خوبه ؟؟؟ درد نداری ؟؟؟ برو استراحت کن دختر اااااااای خدااااااااااا ا/ت : آآ..ااره اخوبم ببخشید نگرانتون کردم پسرا : نگران چیه از الان به بعد با ما زندگی میکنی ا/ت و ته : چیییبیببببیببییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جین : تا الان کجا زندگی میکردی ؟؟ و با کی ؟؟ نکنه بوی فرند داری؟؟ ا/ت : بوی فرند کجا بود🙄 با داربی زندگی میکردم 😓 پسرا : دااااااااااااااااااربببببببییییییییی ؟؟؟؟؟؟؟ ا/ت : آره چطور ؟؟ ته : اون یه ق°ات°له ا/ت : آدم کشته ؟؟ کوک : فعلا که میخواد تو رو بک▪︎شه نامجون : باباشم ماف°یا°ئه
جیهوپ : بزرگترین ماف°یای امریکا ا/ت : میدونم جونگ کوک : میدونی و میخوای باهاش دوباره زندگی کنییی ا/ت : اون دوستمه جیمین : نه نیست جین : هفت ماه دیکه اردو تموم میشه تو هم میای پیش مااا ا/ت : 😳😳😳 ته با ذوق : آرهههههههههههه همه : هن ؟؟؟ ته : بلند گفتم ؟؟؟
کوک : یِس ته : ( خجالت کشید ) پسرا : مهم نیست داداش { بچه ها اگه بخوام کل هفت هفته رو بگم یه سال طول میکشه تو این هفته ها خیلی با پسرا صمیمی شدی و امروز روز برگشت هستش } پسرا : ما از دیدنت خیلی خوشحالیم و میخوایم تو از این به بعد.....
خب تمامید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود آجیییی
عالی بود آجی میشی ستایش هستم
فالوت کردم فالوم کن 💜
سلام
آره اجی میشم
سارینام
فالویی
خوشبختم