16 اسلاید صحیح/غلط توسط: A_~_A انتشار: 4 سال پیش 382 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
بریم سراغ داستان اصلی
+ می گو راستی چرا تو منو بغل کردی و داریم میریم سمت ماشین تو 😐 من خودم ماشین دارم با ماشینم میرم خونه زد زیر خند گفتم: مگه چیز خنده داری گفتم، _ خرگوش کوچولو من سنگ کاغذ قیچی رو بردم پس ظری من از امروز شروع میشه😎🖤 + هن😐 خجالت بکش بیتربیت مرینت: منو نشوند توی ماشین شیشه ها هم بالا کشید و کمر بند منو زد خیلی خسته بودم و چشمام رو بستم
ادرین : سوار ماشین شدم و گفتم مرینت خانم. جواب نداد چند بار صداش کردم جواب نداد بهش خیره شدم خوابیده بودی🙊 الهی خیلی ناز و کیوت خوابیده بود انگار عروسکه🙊🥺 ماشین رو روشن کردم و رقتم سمت خونه با دوتا دساتم بلندش کردم. به سبکی پشمک بود🥺😂😆 کیوتی منه خوب. بردمش توی اتاق خودم و خوابوندمش روی ت*خ*ت و پتو کشیدم روش🥺😻♥️ و لباسام رو عوض کردم و یک دوش گرفتم و با حوله رقتم توی کاناپه و زدم یک فیلم و داشتم موهام رو خشک مس کردم ساعت ۸ بود اسن دختر چقدر خوش خوابه دوساعته خوابیده 🙄. یهو در اتاقم باز شد و مرینت با یک پیراهن سفید بلند بیرون و داشت چشمام رو می مالید 🥺 و موهاشم هنوز خرگوشی بود یک خمیازه کشید و رقت توی آشپز خونه و آب خورد و اومپ کنار من نشست🙄 یک نکتهی بهم کرد بنظرم هنوز نمی دونست که حوله تنمه یکم سرخ شد پ یک جیغی کشید و روش رو کرد اون ور😂 زدم زیر خنده و راه افتادم و رفتم هودی و ... پوشیدن و اومدم بیرون.داشت فیلم نکاه می کرد پریدم روی کاناپه طفلکی سکته کرد😂 + هی دیونه شدی _ شاید راستی برو یک لباس گرم بپوش هپا سرد و داره بارون میاد + دیونه خوب من ذینحام و لباس با خودم نیاوردم و چطوری لباس گرم بپوشم _ ماله بند بنظرم اندازه ات بشه😑😂 + دیونه مرسنت رفتم توی اتاق توی اون قسمت همدس ها و یک هودی خردلی هم رنگ خودش پوشیدم 😑
و موهامم باز گزاشم و موهام روی زمین کشیده می شد😑و همون طوری اومدم بیرون روش رو سمت من کرد و نکاهم کرد _ هی با من ست کردی + نه از رنگش خوشم اومد _راطتی اهم موهات روی زمین داره کشیده می شه نمی خواس کاریش کنی + نه همین طوری راحتم 😑 اومد و کنارش روی کاناپه نشستم _ بیا بغلم + نمیام _ این طوری نمی شه + دستم رودکشید و منو گزاشت توی بغلش 🥴 _ بوی خیلی خوبی می دی + واقعااااااا _اره کیوتی❤️ + راستی این فیلم هیلی قشنکه ها اسمش چیه _ ارعه قشنگه اسمشم رستگاری در شاوشنک هست + اسم باحالی داره،راستی من از شخصیت رد هیلی خوشم میاد _ من از اندی +رد _ اندی + رد _ اندی + می گم رد لج نکن دیگه _ اندی لندیی + دیونه می گم رد رد خیلی شخصیت باحالی داره _ من همپن اندی + باشه اصلا دوتاش _ اهوم دوتاش
موهاش رو کنار زدم و گردنش رو ب&و*س*ی*دم😽 + نکن _ اوم چرا+ با تو هستم نکن _ دلم کشید + عه اذامه نده دیگه ،😑 می گم بسته _ نیست + باشه پس منم یک کاری می کنم _ از بغلم بلند شد و رفت سمت اتاق لباس هام😑 اخه بگو تو به اونجا چیکار داری از یک حا یم قیچی پیدا کردم و رفت سمت کت ها😑 چهار زانو روی زمین مشست و شروع به قیچی اون ها کرد منم به در تکیه دادم و نگاهش کردم + هه 😏 حالا ادرین خان این کت و پیراهن و ... چی هات رپ قشنگ قیچی می کنم😑🤣 _ می خوای بیام کمک + عه پس یعنی اعصابت رو خراب نکرد اعصابانی نشدی _ نه خرگوش + عیبی نداره میرم سراغ پاره کردن وسایل هاس دیگه ات _ ای خدا چقدر لجبازی + دارم از تو تقلید می کنم _
+ ایش _ هاهاها😂 + خوب بریم سراغ پاره کردن بالشت هات. رفتم سمت اتاق خوابش و نشستم روی تخت و بالشت هاش رو گاز گرفتم😑😂 _ می گم گربه ای وحشی هستی می گی نه + خوب نیستم هوس کردم گازش بگیرم چیه خوب😑😂 _هسچی به کارت ادامه بده پری😂 + بالشت هاش رو قیچی کردم و یک دفعه کشیدم کلی پر بود داخلش خیلی خیلی پر ذوق زده شدم خودمو انداختم روی تخت و پر ها رو بغل کردم خیلی نرم و باحال بودن😂 خیلی وقت بود بچگی نکرده بودم _ یهو ذوق زده شد مثل بچه ایی که بستنی ببینه یا پشمکی چیزی.. خیلی کیوت بود🙊😻 + اهم خوب رو مخت را نرفتم _ نه خرگوش خانم😂😻 + خوبه چون می خواستم برم سراغ پالتو هات _ بیا هودم راه رو بهت نشون بدم + ایش اصلا نمیرم _ واقعا 😂 + خوب بسته راستی یک خواهش دارم_ دوتا خواهش داشته باش + میشه منو ببری پاریس رو ببسنم چون از موقعی که اومدم پاریس رو ندیدم و چون که کلا کالیفرنیا بودم و ماهی یک بار سر می زدم به اینجا هیچ وقت نمی تونشتم بیام😑 _ خوب برین ساعتم تازه ۹ هست منم باهات میام + خیر من خودم میرم ایش _ ارعه حون خودت یک دفعه راه رو گم می کنی باید دو روز دنبال بگردم😑💔 + راست می گی به اینجاش فکر نکردم😑 _ می گم خنگی می گی نه😑 + خودتی _ خودتی+ خودتی _ خودتی + خودتی لجباز،😑 ایش😐 _ دیدی دیونه ای خودمی بسته می خوام کمکت کنم اماده شی😈 + نه جون تو راستی من که همه چیز رو نابود کردم😐 و در ضمن من اون پالتو آبیه رو می خوام ازش خوشم اومده چشمم رو گرفت 😑 _ نه دلبر من از مهمون هام خوب پذیرایی می کنم راست می گی خرگوش خانم اونو من می خوام بپوشم😐 + اصلا به من چه من مه حوصله ندارم با همین میرم بیرون ماسکم می زنم و کلاهمم می منم سرم😑 تا سوز ذلت درآد
+ راستی من پیاده می خوام برم😌☀️ _ 😑خوبه چون من نمی خواستم با ماشین بریم + خوبه ۴۹ دقیق بعد از یک لجبازی و تلافی و دعوا 😑😑 : آدرین: خلاصه دپتامون هودی پوشدیم😑 دختر ه ای لجباز 😑 و دقیقا باهم ست کردیم البته اون کرد+ نه خیر تو کردی _ با من بحث نکن مرینت + دیدی من همیشه تپی بحث ازت میبرم،😌 _ ای خدا گربه ای وحشیه من 😆 توی شش روز آینده تو رو درست می کنم
+ اهم راستی تو خواهر یا برادری نداری _ چرا دارم! دوتا هستند یک خواهر و یک برادر البته زیاد نمی بینمشون اسمشون هم آدرنا و آدریک هست کلا اسم هامون مثل همه😑😂 + واقعا فکر می کردم تک فرزندی😲🤭 پد مادریت کجان؟ مادرم که با پدرم رفتن یک مسافرت و کلا چند ماهی میشه که تنهام🙄💔🤧 + مثل منی پدر مادر منم رفتن چین😑 ۹ ماهه ندیدیم مشون اها راستی نگران نباش دسگه تنها نیستی😌 من دسگه پیشتم هفته به هفته 😲😂💔 _ مرسی گیسو کمند من❣️♥️ + یکم قرمز شدن راستش و روم رو کردم طرف مغازه ها یهو دیدم دساش رو گزاشت روی چون ام و کشید سمت خودش _ راستی گیسو کمند دیگه س*ی٬*گ*ا*ر نکش خوشم نمیاد😑 + مگه چیه تازه سه ماهه😂 _ نچ خانم خرگوشی پرنسس من نبایذ از این کارا کنه😌🖤 + خدایی😑 بهش فکر می کنم😂 _ رسیدیم برج ایفل چشماش برق زد یهو پرید تو کمرم و ازم کولی گرفت و سریع گوشیش رو برداشت و باهام عکس گرفت😲😂😌 + عجب عکسی شد راستی من فعلا زحمت بهت می دم که کولی ازت بگیرم _ نه بابا شما مراحمی 😂😑 بلوبری بیا پایین + نمیام _ با شما بیا پایین + تو خواب شاید 😌 _ خانم اجباز با شما هستم + اگه من مرینتم پایین نمیام جام راحته😂💔 _ می گم لحباز و بدجنسی میگی نه😑 + خودتی _ خودت خواستی ها😈 + بله خودم هواشتم مگه چطور😂💔😑
آدرین: این دختر یک دیونه دوست داشتنیه😑😂 همینطور یک خنگ دوست داشتنی 😐🤦🏼♀️ + راستی آدرین اون جارو پشمک😻 منوببر اون ور😂 _ مگه من نوکرتم سوارم شدی خانم خرگوش با شمام بیا پایین ،😑 این پایین اومدنی نیست . دست که رو شونه ام بود رو گرفتم و از پشت ب*غ*ل*ش کردم و اوردم توی ب*غ*ل*م خودم😑 کمرم رو خورد کرد💔😐 + خوبه خوب کردی اینطوری راحت می تونم پشمک بخورم 😎 مرینت،: یهو دستم رو از پشت گرفت و ورخید و منو گرفت توی آ*غ*و*ش خودش قلبم به تپش افتاد برای اینکه خودم رو ضایع نکنم گفتم اونجا رو پشمک😂 منو برد اونجا آقاهه با دیدن من و ادرین که اونطوری بودیم به خنده افتاد و یک جور خیلی زیبا نکاهمون کرد و گفت وییی واقعا وه زوج دوست داشتنی و ع*ا*ش*ق*ی😻🙋
_ متشکرم شما لطف داری🙂 مرسی ..لطفا یکی از اون پشمک های صورتی رو بدید، بعد از گرفتن پشمک بردمش روی یک صندلی و با اخم دشمک می خورد😑 _ چیزی شده خانم خانما+ نه یعنی چیزه اره چرا تایید کردی زوجیم😑 _ چون پاقعا هستیم چرا قبول نمی کنی که منو تو...واسه ... هم ساخته شدیم😎🖤 +خدایی😑میام میزنم تو سرتا راستی این پشمکه خیلی خوشمزه هست _ نوش جون😑💔 + من انقدرم ها هم بدجنس نیستم بیا تپ هم پشمک لخور خیلی خوشمزه هست مرینت: توی کالیفرنیا هیچ وقت نمی تونستم حتی یک پفیلا یا پشمک بخورم چون هرکی می دید مارث شرکت ترابیتیا و این چیزا ولی اینجا خیلی خوشب شد کسی منو نمی شناسه و راحت می تونم بخورم البته منو کسی درست نمی شناسه ولی این آقای مد پاریس 😑😑 شک دارم! لپ هاش رو گرفتم و کشیدمش سمت خودم🥴 و گفتم دهنت رو باز کن _ پشمک دوست ندارم+ نه خیلی خوشمزه هست بیاب خور.. دهنش رو باز کردم و یک پشمک گذاشتم تو دهنش گفتم حالا با دنیای دخترا آشنا کی شی 😎❣️😻 _ اهم خیلی شیرینه مزه توت فرنگی می ده😑 + معاومه که می ده
مرینت: داشتیم از کنار برج میگذشتیم یک بازی با لیوان بود اینطوری که یک سنگ رو کی زاشت توی لیوان و آدم رو گمراه می کرد 😲 نمی دونم امشب دلم خیلی کشید کلا بازی کنم و تازه کلی هم عروسک جایزه می دادن + اهم اقای اگرست _ جانم+بیا من برات چند خرس بخرم _ مگه بچم دلبر کار داریم خوب + نه حتما خوشت مساد ازش بیا _ 😑 مگه کسی می تونه به شما جواب رد بده،+ از بین جمعیت از چند مفر پرسیدم که سخته یا آسون همه گفتن حتی یک نفر هم نتوانسته برنده شه😑 💔 گفتم: خوبه چون من می خوام اون یک نفر باشم .. رفتم جلو و گفتم منم می خوام بازی کنم # مطمئنی؟!😐😑 + توفکر کن که من نباشم .. نشستم روی صندلی و گفتم خوب شروع کن😎 با سرعت لیوان ها رو جا به جا می کرد چشم هام به دنبال اون لیوان مخصوص بود..# بفرما بفرمایید اگر تونستید من بهتون پنج تا عروسک بزرگ خرسی می دم،😎🖤 + چشم فقط به خاطر تو این عروسکا رو می برم 😂😈 لیوان وسطیه بود لیوان رو برداشتم سنگ دقیقا توی همون بود # هن چطور ممکنه💔😐 چطور بین این ۱۰۰ نفر کسی نتونسته تقلب کردی ها ؟! + چی چی میگی من که کاری نکردم حالا اپن عروسک های منو بده کار دارم # اگه این بار رو هم ببری پنج تا دیگه بهت می دم😑😂😟 _ خوب معلومه میلره پرنسس بنده هست دیگه😈😎🖤. + نه نمی خوام مرسی فردا یک سری بهت می زنم😈😂 _ از اون دور گفتم هیی اقای اگراست مردم: چی آقای اگراست کجا چطوری
= واقعا اقای اگراست اینجان،😻 کجا کجا & خواهش می کنم بگید اقای اگرست کجان کو کجاست😻🤩 + نه بابا من کی گفتم اقای اگراست من گفتم اهم مورگان شما اشتباه گرفتی😂🤦🏼♀️😐 # برو بابا مارو علاف کردی💔😑 + من معذرت می خوام🙂 مرینت: بابا این دیگه کیه😑 اینجا چرا همه اگراستی دوستن؟!،😐💔 اصلا من ذیگه شکر بخورم بگم اقای اگراست😑💔 از بین حمعبت با اون عروسک ها داشتم رد می شدم که یکم کلاهخ رو گرفتم و منو مثل پشمک دنباا خودش می کشید و منو به یک کوچه ای خلوت برد این دیگه کیه دستاش رو گرفتم و وپریدم روی کمرش و دستم رو گذاشتمروی گلوش تو ذیگه چه گوسفندی هستی ها نگاه به هودی کردم اینکه ادرینه،😑 + اهم ببخشید و مرسی کولی دادی نتونستم صورتت رو ببینم😐 _ دیتش رو باز گرفتم و گذاشتمش توی ب*غ*لم❤️ جزاشتمش روی پاهام و گفتم خوب خرگوش خانم،خسته نباشی به خاطر پنح تا عروسک و نزدیک بود یک ارتش رو بربزی روی سرم،😑 راستی این مورگان کیه🤨 یکی از فامیل دوستام و فاملی یک بازیگر بزرگ😑_ این دوست شما دختره یا پسره🤨 + اهم دوقلو هستن یکی پسر یکی دختر ازشون خبر ندارم😑
+ اهم راستی خجالت لکش چطور می تونی انقدر بی تربیت باشه و لنقدر منو ب*غ*ل کنی😐🤨 _ خوب دیگه راستی کو عروسک هایی که بردی🤨 + سر کوچه😑 ببخشید اخه می خواستم فن برم روت 😌_ خسته نباشی دلاور راستی اینجا آنقدر آقای اگرست آقای اگرست نکن ۳۰۰ نفر میریزن روی سر من😲😟 +قربان شما راستی تلفنت داره زنگ میخوره 🙋 _ واقعا مرسی 😲 ( آدرینا هست که _ سلام آدرینا # سلام داداش کجایی،_ هیچ بیرونم # خوبه چون فردا منو آدریک با چند تا از دوستام می خوایم بیایم پاریس و پیش تو باشیم که تنها نباشی😻 _ 😐😐 نه بابا تنها چیه همینطوری راحتم + خوش باشی اقای اگراست 😐😐 _ هیش هیچی نگو،🙄
(+ واقعا که اصلا من میرم👿 _ نه پنج ثانیه صبر کن # خوب حله دیگه _ باشه باشه بیاین # کاری نداری _ نه آدرینا بای # بای داداشی 😻) + پنج ثانیه صبر کردم و الان بنده میرم و می گم ۳۰۰ نفر ارتش بریزن روی سرت👿 _ ویی مرینت خانم نرو دیگه 🥺 دلت خدایی میاد + اره مساد شما که الحمدلله تنهایی🥴 خوش باشی 😑 منم میرم با مایکل و جک و جکیسا کالیسا و... برم بیرون _ چی مایکل این وسط چی نی که حق نداری + دارم 👿 _ نداری خانم + دارم خان😛 _ مرینت بسته حق نداری و همین جا پیش من میشینی 😡 مرینت : باز روی سرم داد زد و تن صداش رو بالا برد از بغلش بیرون اومدم و نشستم کنارش و پاهام رو بغل کردم و نکاه دیوار رو به رویی کردم و ناخداگاه یک قطره اشک از چشمام افتاد روی زمین _ من معذرت می خوام + مشکلی نیست 😪 _ واقعا می گم گریه نکن + گریه نمی کنم توی چشمام یک چیزی رفته😒🤘 همون موقع گوشیم زنگ خورد و جکیسا بود که مس گفت بیام خونه با چند نفر مهمونی گرفتن🤨 و گفتن آدرینم براش پیام فرستادن😑 که بیاد گفتم باشه میام روم رو کردم طرفش و گفتم کارمن و تام دعوتت کردن به یک مهمانی و برات پیامش هم فرستادن میگن باید حتما بیای
_اصلا اینا به کنار من متاسفم سرت داد زدم مثل همیشه + عیبی نداره دیگه نکن🤪 _ دختر دیونه ای من 😻🥺😟😍 + من دیونه ام 👿 تو دیونه ایی _ نه شمایی خانم😂 + ارعه جون خودت من باید برم خونه تا اماده بشم شما هم برو خونتون و اماده بشو توی مهمونی میبینمت _ چشم وایسا برات تاکسی بگیرم
۵۰ دقیقه بعد : مرینتظ: رسیدم خونه هه بچه ها بودن و به همشون سلام کردم و گفتم صبر کنید برم لباسم رو عوض کنم زیا پایین رفتم توی اتاق و سریع یک دوش گرفتم🥴 و یک موهام رو باز گزاشتم وقتی راه می رفتم موهام روی زمین کشیده می شد و یک بافتنی پوشیدم مه تا گردنم میومد رنگ شیری بود و یک شلوار دمپا گشاد که به رنگ خرذلی بود هم پوشیدم یک رژ صورتی زدم با ادکلنی که از ادرین گرفته بودم کفشمم پاشنه بلند بود به رنگ بافتنیم و رِکسم گرفتم بغلم و از پله ها رفتم پایین هنوز آدرین نیونده بود رفتم ویش بچه ها نشستم حدود یک ۲۰ نفری بودیم کاترین: راستی من چند تا از دوست هاس مجازیم هم دعوت کردم و فامیلی اون ها هم اگراست هست😍 + تو چسکار کردی بزغالهه ندیده نشناخته کسی رو دعپت می کنی . کاترین: اره یک سالی می شه که دوستیم🤪😻 + خسته نباشی دلاور .. در حیاط باز شد چند تا دختر پسر ریختن جلوی در دوتاشون دقیقا چشماشون شبیه به آدرین بود و چند نفر هم کنارشون از در وارد شدن کاترین پرید *بغ*ل اون دختر چشم سبزه و گفت وییی واقعا آدرینا خودتی😍 + یعنی نکنه که این خواهر ادرین باشه🤫😱
و از جام بلند شدم و اونا اومدن سمت من رکس رو انداختم بغل کالیسا اون ها اومدن سمت من و اون دختر چشم سبزه بهم دست داد و گفت سلام من آدرینا اگراست هستم✓ سلام من آدریک اگراست هستم خوش حالم از دیدن شما + چه سعادتی سلام من مرینت گارسیا مارکز هستم خواهر کاترین خیلی خوش حالم که اومدید کاترین لطفاً از مهمان ها پزیرایی کن😊 رفتم توی اتاق صبحی خیلی بد با بچه های توی کلاس بودم خوشبختانه شماره الیا رو گرفته بودم بهش زنگ زدم # سلام باه بفرمایید شما؟! + سلام الیا خوبی مرینت مارکز هستم شما خوبی😊 # واثعا جیغ خیلی خوش حالم خانم مارکز + خانم مارکز بهم نگو بگو مرینت منو تو دوستیم 😊 # اهم باشه مرینت کاری داشتی + بله می گم الیا می تپنی امشب بیای به این ادرس اخه مهمونی گرفتیم تو و همه ای بچه های کلاس می توندی بیاید لطفا همتون بیاید # باشه باشه حتما + ماری نداری # نه متشکرم + پس بای # بای) از پله ها پایین رفتم و رفتم روی کاناپه ایی که ادرینا و اینا اونجا بودن + خسلی خوش اومدید & متشکرم خانم مارکز + خواهش می کنم منو مرینت صدا کن😊 شما احیانا خواهر ادرین اکراست نیستید & وای چه جالب شما پس برادر منو میشناسید + بله من با ایشون یک مسابقه ایی دادم😊 خیلی خوش حالم که خواهر اقای اگراست هستید 😌
16 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
عالی بود ۳ و ۴ هم بزار
عسلم بچه ها تقصیر من نیست بخدا من میزارم داخل سایت وی بکش زودتر میاد کیش دیر از منم مثل شما منتظرم
عالی بود خیلی خندیدم😂
لطفا قسمت 4 و 3 هم بزار
عالییییی بود بعدی
دیگه ۷ منتشر شد برو الان ۹،۱۰،۱۱،۱۲ را بزار تو تستچی
بعدیییییی
عااااالے بووووود بهترینننن بعدے بزار 😃😍☺
پس ۳ و ۴ چی شد ؟؟؟؟
داستانت خوبه فقط به ترتیب نیست
وای من عاشق داستاناتم♥️خیلی قشنگن😍