هلو گایز.😍 این قسمت بیشتر روشن شدن قضایا هس تا بتونین بهتر داستان رو درک کنین 🤗
بوسه ریزی روی سرم میزنه.مامان: گوش کن جولیکا خوب حرفامو بخاطر بسپار. منتظر به مادرم نگاه کردم.مامان:ما سه قبیله ایم:خون ا.ش.ام ها و گرگینه ها و هیوگون ها که خ.ون اشام ها و گرگینه ها باهم روابط دوستانه دارن ولی با هیوگون ها نه.همونطور که میدونی من هیوگونم اما بابات خون اش.ام و گرگینه بود که از خاندان سلطنتی بود و من دایه ولیعهد، به همین دلیل ازدواج ما ممنوعه بود و ما هردو به صورت مخفیانه ازدواج کردیم و بچه دار شدیم وقتی تو تخم بود خیلی ضعیف بودی همه بچه ها بعد از ۱۰۰۰ سال از تخم ها بدنیا می اومدن
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
لطفا کمکم کنید تستام ثبت نمیشن😭😭
فالویی لطفا فالوم کن
حتما😘
عالی گلم💕
و باز هم من اینو ثبت کردم😂💕
واقعا؟😆😆تو تقدیر همیم دوست عزیزم
اره واقعا😂 صد در صد😂😂