شرارت(پارت2)

*خوب دوستان اگه به یاد داشته باشید گفتم توی پارت دو می گم که الیا چی هدیه داد خب حالا می گم دو گردن بند زیبا کوچک که عکس مرینت و ادرین رو شه برید ادامه داستان

لایلا:اه نمی توانم این صحنه رو تحمل کنم ولی نگران نباش مرینت برات نقشه ها دارم یک آشی برات بپرم که یک وجب روغن روش باشه ههههههه(توی دلش همه اینارو گفت دختره بی مغز گند زد توی احساساتمون لایلا:برو که میام املتت میکنم*باشه بابا)

الیا:ادرین بعد از اینکه کلاس ها تمام شد بیا باهم بریم بستنی اندره رو بخوریم ادرین:حتما چرا که نه*زینگگگ زنگ مدرسه بود*مرینت:الیا من باید برم کلاس هنر الیا:منم میام مرینت:خوب بیا

ادرین:منم باید برم کلاس شمشیر بازی خداحافظ مرینت و الیا:خداحافظ لایلا:حالا وقتشه نقشه ام رو عملی کنم ادرینن ادرینن ادرین:بله لایلا:میخواستم یک چیزی رو بهت بگم..مرینت:چی نه نه لایلا نباید نزدیک ادرین بشه ادرینننن ادرین:عه مرینت باهام کار داره چند لحظه صبر کن باهام کاری داشتی مری....لایلا:مرینت خوب گوش ات رو باز کن تو لیاقت ادرین رو نداری پس دیگه دورو برش افتابی نشو

*مرینت گریه کنان از آنجا رفت توی انبار همان که توی قسمت ترس خوره نشان داد*مرینت الیا:چی شده ادرین ادرین:مرینت از حرف لایلا ناراحت شده و هر لحظه ممکنه شرور بشه تو برو توی دستشویی رو بگرد منم انباری رو می گردم الیا:باشه

خوب دوستان تا پارت بعد نمیگم شرور میشه یا نه😆😆😆😆😆😆 تا پارت بعد خداحافظ