9 اسلاید صحیح/غلط توسط: Farnoosha انتشار: 3 سال پیش 1,035 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام سلام.پارت جدید خدمتتون😊بچه ها اگه یه ۲،۳روز تاخیر میوفته برای مدارسه چون من غرق در تکلیفم🤕ولی تا جایی که میتونم واستون میزارم😉
عزیزان لطفا اون بالا رو بخونید...ممنون🎀
آدرین:داشتم همینجوری به چیزایی که مامان بابام برام توضیح میدادن چون خیلی عجیب غریب بودن که یهو یه چیزی یادم افتاد!من و مرینت قرار شد باهم صحبت کنیم هنوز حرفامون تموم نشده بود چون من باید میرفتم پیش مامانم!الان تایم خوبیه که همو ببینیم برای همین بهش اس ام اس دادم که...(متن اسم ام اس ادرین) سلام باگابو❤میتونیم همو ببینیم تا حرفامونو کامل کنیم؟🙂اگه موافقی بیا بالای برج ایفل😙.(پایان اس ام اس😄)مرینت:تیکی خیلی هیجان زدم...نمیتونم باور کنم که این همه مدت با ادرین شهرو نجات میدادم🤭و نمیدونستم همشو ازدست دادم🤧وای خدایا من عاشق ادرینم و مدام ردش کردم😭نکنه ازبس ردش کردم دیگه دوسم نداشته باشه😰نکنه چون من یعنی مرینت چون فقط براش یه دوست بودم الان دیگه حسش بهم فقط دوستیه😰حقم داره من خیلی نامرد بودم خیلی ردش کردم و ....تیکی:مرینت دندون رو جیگر بزار. اولا تو نامرد نیستی حقم داشتی که ردش میکردی خب مگه تقصیر تو بوده که باید هویت هاتون مخفی میبود؟!دوما من مطمئنم هنوز عاشقته مگه وقتی که تو فهمیدی ادرین کت نواره حست بهش تغییر کرد؟ مرینت:نه نکرد! تیکی:دیدی پس حس اونم تغییر نکرده😉مرینت:ممنون تیکی تو بهترین کوامی هستی که یه ادم میتونه داشته باشه(بابا ما اصن کوامی نداریم چه برسه بهترینش🤧😂)
صدای اس ام اس.دین دینگ😁مرینت:جیییییییغ تیکی ادرینه چیکار کنممممم؟ تیکی:😑😑😑واقعا که الانم که فهمیدی کت نواره ازش خجالت میکشی😐من باید بهت یاد بدم خب جواااااب بده😑(مری تا تیکی رو نشکته ول کن نیس😂)مرینت:هوووف خیلی خب.. وای تیکی اون گفته که باید ببینمش روی برج ایفل😍(نیس تا حالا ندیدیش😑)خیلی خب بزار جوابشو بدم(اس ام اس مرینت به ادرین) سلام پیشی جونم❤باشه حتما میام😘(پیان اس ام اس😂)ادرین:خیلی خب باگابو میبینمت😍(دیگه سرتونو درد نمیارم و میرسیم به شب)مرینت:وقتشه بریم پیش ادرین یعنی کت🤭تیکی اسپاتس اف! (رسید بالای برج ایفل)لیدی باگ:واو چقدر اینجا قشنگه😍(میرسه روی برج ایفل و با یه صحنه خیلی رومانتیک مواجه میشه(یه چیزی تو مایه های اونی که کت براش توی قسمت ایسکریم میکر درست کرد)خدای من اینجا خییییلی قشنگهههه😍😍😍ولی چرا هیچ کس اینجا نیست؟🤨کت نوار:اوه رسید(الان پشت یکی از میله های برج ایفل قایم شده)لیدی باگ:داشتم دنبال کت میگشتم چرا نبود؟!یهو ...کت نوار:پِخخخخ(از پشت😂)
لیدی باگ:هیه(میدونید یعنی چی وقتی میترسیم میگیم)هه هه کت نوار:😂😂😂 لیدی باگ:انقدر ترسیدم که دستمو گذاشتم روی قلبم و متوجه شدم داره تند تند میزنه. کت نوار:چی شد قلبت واسه من تند تند میزنه؟😎😁لیدی باگ:هه نه خیرم جنابعالی اینقدر وحشتانک منو ترسوندی برای همین داره میزنه. کت نوار:دستش رو از روی قلبش برداشتم و گذاشتم روی قلب خودم و بهش گفتم ولی این قلب فقط واسه یه چیز و یه شخص میزنه🙂لیدی باگ:اینو که گفت از لبو و البالو و گوجه هم سرخ تر شدم(😂😂)گفتم چیییی؟یعنی تو هنوزم منو دوس داری؟😳کت نوار:وا معلومه🤔چرا فکر کردی دیگه دوستت ندارم؟🤔🤔لیدی باگ:سرم رو با نشونه خجالت و تاسف بردم پایین و گفتم خب..راستش،چون من مرینتم..و خب من فقط واست یه دوست بودم😔کت نوار:چونشو گرفتم بالا و گفتم برام مهم نیست کی هستی تنها چیزی که میدونم اینه که میدونم دوستت دارم🙂حالا که مرینتی چه بهتر😉لیدی باگ:ممنون کت😙و بغلش کردم(خیلی اروم)کت نوار:خببب...اینجا چطوره؟😁لیدی باگ:عالی تر از عالیه😃خیلی قشنگه😀به عنوان یه مرد سلیقت تو این کارا خیلی خوبه😏کت نوار:میسی
کت نوار:اممم..بگذریم...تو چی؟ لیدی باگ:چی من؟ کت نوار:خب... تو چی ؟توهم هنوز منو دوس داری؟با اینکه من کت نوارم و خب تو کت نوار رو دوس نداری و من ردت ک... لیدی باگ:انگشتمو گذاشتم روی لباش گفتم هیییس...هرکاری هم کرده باشی من تا اخر عمرم دوستت دارم😙کت نوار:چشمام برق خاصی زد و خودمو توی چشمای اوقیانوسیش میدیدم و بعد از چند ثانیه به خودم اومدم و گفتم خوشحالم که اینو میشنوم🙂😀....لیدی باگ:🙂🙂خب...بگذریم وایسا ببینم حالا که هاکماث کارش تموم شده جواب مردم رو چی بدیم؟ کت نوار:نکته ی ضریفی بود😶خب میتونیم بریم پیش نادیا و بگیم ازمون یه مصاحبه بگیرن و همه چی رو توضیح بدیم نه همه چی رو البته! مثلا اینکه ما کی هستیم و هاکماث و مایورا کی بودن رو اصلا توضیح نمیدیم فقط میگیم بابت این قضیه دیگه خیالشون راحت باشه.و ما هنوز هستیم برای مشکلات جزئی کوچیک مثلا خطر تصادفات و اینجور چیزا دیگه😁لیدی باگ:زدی تو خال پیشی😄لیدی باگ:خب به نظرم بریم دیگه الان مامان بابام میفهمن نیستم،،،خوشبحالته هااا... کت نوار:چرا؟ لیدی باگ:چون مامان بابات هویتت رو میدونن و هیچ مشکلی ندارن و اگه نبودی میدونن چرا نیستی و نگرانت نمیشن...جدا خوش بحالت😏کت نوار:خب اره دیگه😄بریم...راستی یه دقیقه وایسا...
لیدی باگ:چیه چی شده؟ کت نوار:برای اینکه دیگه قال قضیه رو بکنیم به نظرم همین فردا بریم و به نادیا و مردم این خبر رو بدیم. لیدی باگ:اوکی پیشی فلا. کت نوار:بای بای باگابو❤(فردا صبح)مرینت:داشتم میرفتم مدرسه که توی حیاط که رسیدم دیدم ادرین نیست،،،لابد بازم خواب مونده پیشی شیطون(تو دلش میگه هااا)که یهو دستم گرفته شد برگشتم و پشت سرم رو دیدم...دیدم ادرینه... ادرین:سلام مرینت صبحت بخیر❤مرینت:امم سلام صبح تو هم بخیر . ادرین:همونجوری که دستش رو گرفته بودم گفتم منتظر چی هستی بریم سر کلاس دیگه و کشیدمش و همراه هم دیگه رفتیم سمت کلاس. (تو راه یعنی از حیاط تا کلاس😁)مرینت:یکم مکث کردم و گفتم اهم اهم...چرا دستمو گرفتی..؟! ادرین:اولا مگه اشکالی داره؟دوما میخوام سوء تفاهمی که برای بقیه نسبت به منو تو پیش اومده از بین بره🙂الان همه فکر میکنن من یکی دیگه رو دوس دارم در صورتی که اینجوری نیست حالا بریم؟مرینت:یکم سرخ شدم و گفتم اره بریم🙂وقتی رسیدیم دِم صندلیامون از هم جدا شدیم و سرجامون نشستیم(اخه یکی نیس بگه صندلی ادرین یکی جلوتر از مرینته اونقدرم از هم جدا نشدیناا😂😂😂)
الیا:😳اوه لالا✌💃ببینم قضیه چیه خانوم؟🤭دست شما تو دست اقای اگرست چیکار میکنه هان؟✌😄مرینت:هییییس به خدا بعد کلاس واست توضیح میدم😑الان خانم مندلیف اومد...درضمن الان کوییز داریم پس هههههییییسسسسس...الیا:تو فکر کردی من میتونم تا اون موقع صبر کنم🤔مرینت:میتونی😄(کلاسشون تموم شد) داشتم میرفتم از کلاس بیرون که یهو الیا زد به بازوم و گفتم اااخ . الیا:بگو ببینم مردم و زنده شدم ازبس صبر کردم بگووووو ببینم قضیه چیه؟مرینت:ببین قضیه خیلی سادست ادرین اومد بهم گفت دیگه اون دختری رو که دوست داشت دوس نداره یعنی اصن نداشته ولی خودشم نمیدونسته و به من علاقه داره. همین😐(جون دلت همش همین✌😂)الیا:ایول دختر چه حالی بکنیم💃💃مرینت:فقط یه چیزی مامان ادرین فوت نکرده بود.(قضیه رو نمیخواد بهش بگه)الیا:😳😳😳چیییی؟ مرینت:اون گم شده بود(جون دلت😂😏)ولی الان پیدا شده و پیش خونوادشه. الیا:خب خوبه. مرینت تو دلش:باید بهش میگفتم وگرنه خیلی عجیب میشد اگه امیلی خانوم رو میدید!داشتیم صحبت میکردیم که یهو یه دستی روی شونم گذاشته شد دیدم ادرینه(این چرا اینقدر یهویی میاد من موندم✌😄)ادرین:سلام عزیزم کلاس تموم شده میای بریم بیرون؟ مرینت:ام..نمیدونم....خب باشه بریم. قیافه الیا ایننجوری داره بهشون نگاه میکنه:😏😏😀😀. مرینت:خب الیا کاری نداری؟الیا:نه ممنون برین خوش بگذرونین😄😏 قیافه مرینت:😑ادرین:دست مرینت رو گرفتم و با هم از مدرسه زدیم بیرون و یه جای نسبتا خلوت رفتیم بهش گفتم...
خب ممنون خوندید عزیزان..لطفا نظراتتون رو راجع به داستان بگید ممنون میشم و اگر خوشتون اومده لطفا لایک کنید❤و برید نتیجه چون چالش داریم😘😉
ناظر عزیز و محترم لطفا منتشر کنید❤ممنون
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
47 لایک
نیویورک
من الان از اینده میام و اومدم بگم داستانت خیلی داستان پر طرفداری میشه هووووووووو
انگار خودش نمیدونه
راستی عالیی بوددددددد
چرامینویسی باگابو؟
چون کت نوار وقتی میخواد لج لیدی باگ رو در بیاره بهش میگه باگابو
داستانت خیلییی قشنگه 😍😍
ج. چ: میراکلس نیویورک ♥
ممنون اجی❤خیلیم عالی
فوقالعاده بود
چ ج نیویورک
ممنونم. خیلیم عالی
نیویورک پارت بعدی 😘
اوکی عزیزم تا جایی که بتونم واستون مینویسم
عالی بود گلم چالش میراکلس نیویورک
ممنون عزیزم. خیلیم عالی
اولین لایک و اولین کامنت
تو فوقالعاده هستی
لطفا هدایتم کن