داستان: یک روز از زندگی من (خیالی)

................

خب داستان از اینجا شروع میشه که من صبح از خواب بلند شدم اولین کاری که کردم گوشیم رو چک 😑😂 بعدش بلند شدم دیدم ساعت ۸ صبحه پرده رو زدم کنار و رفتم صورتم رو شستم بعدش نشستم داشتم چایی میخوردم که یکدفعه دیدم آیفون خونمون زنگ خورد

فکر می‌کنید کی بود؟؟؟؟؟؟؟

در رو باز کردم دیدم دیسکورده😂😂😂

آورمدش داخل داشتم برای هردومون آبمیوه می‌ریختم که دیدم ته مونده چایی منو چایی منو گرفت خورد😑بهش گفتم فازت چیه که این وقته صبح اومدی اینجا؟

دیسکورد: راستش امشب تولد راگا هستش. و من درحالی که آبمیوه توی دهنم بود رو ریختم بیرون و با تعجب گفتم: مرگ من🤯🤯🤯

بعدش من زنگ زدم به سوفیا و سیلورام و به هردوشون گفتم امشب ساعت ۸ بیاین اینجا

بعدش من به راگا زنگ زدم گفتم امشب ساعت ۸ بیا چون من نسل جدید پونی رو با دوبله فارسی شو گرفتم امشب بیا تا باهم ببینیم

بعدش منو دیسکورد نشستیم تا شب داشتیم با ps4 بازی میکردیم😂😂😂😂

بعدش یک دفعه دیدیم شب شد و دوباره آیفون خونه به صدا در اومد من رفتم و در رو باز کردم سوفیا و سیلورام اومدن داخل چند دقیقه بعد night girl هم اومد با یه کیک بزرگ بهش گفتم دمت گرم

و چند دقیقه بعد راگا زنگ خونمون رو زد اون تا بیاد ما خونه رو با بادکنک و از این جور چیزا تزئین کردیم بعدش من در رو باز کردم و گفتم برق ها رو خاموش کنید بعدش راگا اومد داخل خونه یک دفعه برق رو روشن کردیم و من جلوی صورتش یک بادکنک رو ترکوندم😂

از هوش رفت و افتاد روی زمین سیلورام: خودم میدونم باید چیکار کنم . رفت یه لیوان آب آورد و ریخت روی صورت راگا نفس نفس زنان بلند شد و گفت: چرا منو کشوندین اینجا؟ سوفیا: خب ببین از تزئیناتی که ما اینجا رو انجام دادیم مشخصه دیگه.......... همه باهم دیگه گفتیم تولدت مبارک🥳🥳🥳🥳🥳🥳

دیسکورد: حالا بهتره یه موزیک پلی بدیم فلش خودش رو تلویزیون من وصل کرد و اشتباهی آهنگ دینگ دانگ رو پلی کرد و هممون قیافه هامون اینجوری شد (😑) دیسکورد: امم ببخشید آهنگ بعدی رو گذاشت آهنگ نانای اصغر و صغرا 😂😂😂😂😂😂

بعدش انقدر هممون ورجه وورجه کردیم که من دیگه از حال رفتم و بیهوش شدم😑😂 بعدش یه رویای خیلی کوتاهی رو دیدم که غروب آفتاب بود و راگا داشت میدوید سمت من و دوقدم باهام فاصله داشت که یک دفعه یه صدایی پخش شد این بود: لطفا پروتکل های بهداشتی را رعایت کنید.😑😂 همون لحظه پریدم و دیدم سیلورام روی صورتم آب پاشیده😑

خلاصه نوبت کادو ها شد اول از همه کادوی night girl یه کیک بزرگ بود که روش شمع گذاشتیم و راگا هم فوت کرد بعدش کادوی سوفیا یه بلیط کنسرت BTS بود. کادوی دیسکورد بلیط رفت و برگشت به اکواستریا بود😑( خدایی کادو از این بهتر میخوای) کادوی سیلورام هم ۱۰۰ گیگابایت اینترنت بود😂 کادوی من هم یه بلیط رفت به کنسرت alone walker بود

بعدش باهم رفتیم نسل جدید پونی رو دیدیم بعد از اینکه تموم شد هممون جلوی تلویزیون خابمون برد😂😂 حالا بریم سراغ خواب ها خواب سیلورام: دنبال کننده هاش شدن یک میلیون😂 خواب سوفیا: رفته کنسرت بلک پینک😂 دیسکورد: داره با فلاترشای دعوا میکنه😑😂night girl: ثانیه به ثانیه داره تست هاش کامنت میخوره😂راگا: رفته کنسرت alone walker 😂 خودم: دارم فصل ۱۰ پونی رو میبینم😂