سلام اولين پارت داستان اميدوارم دوست داشته باشيد
واى بالاخره تونستم بالاخره مى تونم به آرزوم برسم جلوى آينه ايستاده بودم و با لبخند به خودم نگاه مى کردم من بالاخره موفق شدم من تونستم فردا مى رم کره♡ از وقتى که يادمه آرزوم همين بود قدم زدن توى خيابون هاى قشنگ سئول خوردن خوراکى هاى خوشمزه کره اى و ديدن اون♡
كسى که شب روز تو فکر و خيالم بود كسى که به خاطر ديدنش حاضر بودم دنيا رو بدم.
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
خیلی کم بود که یکم بیشترش کن ولی خوب بود
اوکى دارم يه داستان بهتر مينويسم اون خيلى پارتاش طولانى تره
اوکی
میدونی ؟ داستانت رو دوص نداشم . اما جالب بود
دارم يه داستان بهتر مينويسم اون خيلى جذاب تره
عه 😐
عالی بود اجی🍒 پارت ۲ هم زود بزار
باشه آجى♡