خب اینم پارت 1 امیدوارم خوشتون بیاد
اولین روز دانشگاه بود باید خیلی خوشتیپ میکردم پس این مدلی لباس فرم رو پوشیدم 👆
بعد 10 دقیقه رسیدم که با چیز عجیبی مواجه شدممممم کی کیم .... ته. یونگ. 😢 پسر بزرگ ترین مافیای کره 😢 (نکته پدر مادر ا/ت هم مافیا هستن و بعد از تهیونگ بزرگ ترین مافیای کره هستن و ا/ت هم تهیونگ رو چند بار دیده ) باورم نمیشد چطور تونسته بیاد اینجا اکه یک درصد پلیسا بفهمن چی 😢 عجیب بود ولی خب رفتم تو دانشگاه و دیدم ماریا اونجاست سلام کردم و باهم رفتیم تو کلاس تهیونگ کنار جیمین نشست دلم شور میزد نکنه کاری کنه نکنه اتفاقی برای جیمین بیوفته کلی فکر تو سرم بود که معلم سر کلش پیدا شد شروع به درس کرد و من هنوز ترسیده بودم 😞😔😔 نمیخواستم چیزی بشه خداروشکر زنگ تفریح شد و رفتم پیش جیمین خیلی ترسون گفتم چیزیت که نشد گفت نه بابا تازه خیلی صمیمی هم شدیم 💕 از این حرفش دهنم 100 متر وا شد صمیمی شدنننن
هیچی نمیتونستم بگم ولی به خودم اومدم و از کلاس رفتم بیرون داشتم به سمت باغ مدرسه میرفتم که دستی روی شونم احساس کردم یک هینی گفتم رومو که اون طرف کردم دیدم تهیونگه گفتم کاری داشتی ( علامت ا/ت& علامت تهیونگ+) + خب میبینم کیوت چه اینجاس
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عالی بود پارت بعدشو همین الان بزار
چشم 😙