
خوب سلام عزیزان ببخشید یکم دیر شد من درس زیاد داشتم و مهمونم داشتیم😐😉 همینطور که گفتم عکس تست امروز عکس دونگ مین هست.
یهویکی از اونا گفت:مراقب باش😐 هانا: ممنون که یهو داستیم ادامه میدادیم که یهو من هنوز دو قدم نرفته افتادم😂 چشای هانا و هلنا از حدقه زد بیرون 😂 معلوم بود که که اون پسرا داشتن بدجور میخندیدن😂 هلنا و هانا فقط داشتن میگفتن : پاشو من : هانا پام درد میکنه میفهمی درد😂 و همونجور اونجا رو زمین بودم که هلنا بلندم کرد بعد دید پسرا سک کردن که جزوری دختر به اون ضعیفی بلندم کرده انداخت منو زمین خودشم خودشو انداخت😂(جور دیگه ای نمیشد جمعش کرد😂)در هنگام انداختن من از بغل خودش پلاستیکی که دستم بود که توش پد بهداشتی بود پرت شد 😂 من که درد پام دوبرابر شد ی آخ بلند گفتم😂که هانا گفت:باشه بهتون کمک میکنم 😂 و لنگان لنگان و کشون کشون مارو برد خونه
مامان: این چه سرو وضعیه؟هانا: خانونا هردو افتادن😂مامان: کور بشه که زمین که شمارو ندید😂
صبح🌞 با صدای مامان از خواب پاشدم به دورو بر نگا کردم رفتم دستشویی و مامانم گفت : پاشو برو نون بخر بیا😐من: من نمیرم 😐😐مامانم: من ازت تقاضا نکردم دستور داادم😎من: کی برات اینستا نصب کرده؟😐😐 مامانم: به تو مربوط نیس فقط کاری که گفتمو بکن😐من باشع میرم ولی حوصله ندارم لباسمو عوض کنم همینجوری میرم😐 مامان: مردمو به ترس ننداز فک کنن هالوینه😂
خلاصه داشتم میرفتم که یهو در خونه اون پسرا باز شد منم تا دیدم داره باز میشه از چیزی که تصور کنید زودتر در رفتم پشت ی ماشینی😐😁
اونام خیلی خفن از خونه اومدن بیرون و ..... اومون سوار ماشینی شدن که من پشتش بودم تا گازشو گرفتن ی عالمه گاز رفت تو حلقم در حدی که به سرفه زدن افتادم😢😢
اونا صدامو نشنیدن منم یدونه محکم زدم به ماشینشون جای دستم موند وای خدا من الان بهش خسارت زدم😐😁😂😂 خداروشکر صدامو نشنیدن اول و همونجا فک کنم فهمیدن یچیزی از پشت بهشون خورده داشتن میومدن بیرون که عین چی گاز شو گرفتم فقط دویدم سمت خونه😂
تا رسیدم خونه هلنا گفت: سگ دنبالت کرده ؟😐من : نه ( ذهنم: یعنی فهمیدن منم خدای توروخدا از این محله برن خدایا تو با من دشمنی دارریییی😐) هلنا: معلوم هست چیشده😐من : اگه یکی جلت بیوفته عین خنگولا بعد به ماشینت حسارت بزنه و فرار کنه تو درباره اش چی فک میکنی؟😐 هلنا: خوب اون دیوونس😐 من: چرااا نه من مشکلی ندارم😐 هلنا : چیزی شده ؟؟؟؟😐 من : نه هیچی 😂
پیش اون پسرا دونگ مین: چیشد ؟اون صدای چی بود از پشت ماشین اومد😳😳 هیونگ شیک: آره منم شنیدم😐 وقتی رفتیم بیرون با ی صحنه رو برو شدیم 😐😐😐😐😐😐 اونم چیزی نبود جز جای ی دست روی ماشین آخه دست چطوری ماشینی کع از آهن درست شده رو خراب میکنه 😳😳😳😳😳😳تهیونگ: چطوری امکان داره😳 دونگ مین :( ذهنش: اون کیه داره میدوه و میرع؟😐😐😐)
خوب خداحافظ دوستان😉
ممنون از سایت خوبه تستچی👌😇😇
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی عالی بودش
چرا نمیزاری پسسس😭😭
خیلی بامزه بود مخصوصا اونجایی که میخورن زمین😁😂😐
عالی بود ممنونم🤩🤩🤩🤩 لطفا زود زود قسمت بعدی رو بذار 💛🧡♥️❤️