
خب خب عزیزانم دلم نیومد بیشتر از این منتظرتون بزارم پس پارت ² رو الان میزارم بجای شب😉😂✌🏻 امیدوارم خوشتون بیادددد گوگولیاااا😌🥀💕
ساعت ⁵⁶ : ⁸ صبح🌞 اووووفففف چقد خوب خوابیدماااا وایییییی ساعتو نگا دیرم میشه مطمئنم😩😫 باید ⁹ و ¹⁵ دقیقه کافه باشم😫 سریع حاضر شدم و بدون اینکه صبحونه بخورم رفتم کافه ساعت شد ⁹ و ¹⁰ دقیقه،از زبان ا/ت : واییییییی چ زود رسیدمااااا حداقل کاش صبحونه میخوردم گشنمم هس حالا ب هر حال ولش برم لباسمو عوض کنم. ... لباس کارمو پوشیدم و حاضر شدم. رئیس:زود باش ا/ت زودباش فقط بلدی لفتش بدی ا/ت:چشم رئیس الان شروع میکنم (تو دلش):وایییی واییی واییییی مردی دیر شروع کردم ازت متنفرم خپل بیریخت زورگو
اوفففف تا کی باید اینجا کار کنم که بتونم پول دانشگاهمو جمع کنم که برای دانشگاه ثبت نام کنم؟🥲💔 رئیس : هویییی ا/ت حوات کجاس برو میز ۱۲ سفارش بگیررر ا/ت:هاااا چییی؟ اممم چشم رئیس رفتم سر میز ا/ت:سفارشتون ؟ تا سرمو بالا اوردم و نگاهم افتاد به مشتری دیدم کهههههههه همون پسر دیشبی اسسس یااااااا این اینجا چیکار میکنه(یعنی چی اینجا چیکار میکنه خو اومده کافه چیزی بخوره😐) یهوووو +اممممممم یه کاپوچینو میخواستم ×اممممم چشم الان براتون میارم ا/ت : جالبه منو نشناخت! رفتم و سفارشو آوردممم....
×بفرمایین (عکس سفارش*تصویر بالا)👆🏻 +ممنون ا/ت*تو ذهنش*خیلی میخوام بدونم اسمش چیه یادش بندازم کیم؟ وایییی خدا خجالت میکشم نههه میرم بهش میگم +امممم ببخشین شما منو یادتون نمیاد؟ ×امممم ن🤨 +امممممم من همون دختر دیشبیم که شما منو از دست اون مرده تو کلوب نجات دادین ×اممممم اها یادم اومد!شما اینجا کار میکنین؟! +بله اینجا کار میکنم،ببخشید میتونم ی سوال ازتون بپرسم؟اسمتون رو میشه ب من بگین؟ ×امممم من تیهونگ هستم +اسم قشنگی دارین😊 ×ممنون،میتونم منم اسم شمارو بپرسم؟ +امممم هااا بله من ا/تم ×چه اسم قشنگی😊دوست دارم بیشتر باهاتون آشنا بشم همون موقع یه کارت بهم داد ×این کارت منه شمارمم توش هست اگه دوس داشتین میتونین هر موقع خواستین باهام تماس بگیرین😊🙏🏻 +اممم چشم خوشحال شدم از دیدنتون ×منم همینطور،خب من باید دیگه برم خدانگهدار +خدانگهدار
واییییی خداااا چقد این پسر مهربونه🥺حتما پسر یه خونواده پولدارم هس اینطور که به نظر میرسه سریع گوشیمو در اوردمو شمارشو سیو کردم واییییی خدا دوس دارم بیشتر باهاش آشنا بشم🥺یاااااااا ساعت چقدر زود میگذره هاااااا!کارم تموم شد امشب حال ندارم برم دنبال نونا مطمئنم حالش خوبه (تا تیهونگ اومد تو داستان نونا رو فراموش کردی؟😂😂) (پرش زمانی) داشتم پیاده به سمت خونه میرفتم کهههههه....😱
خب بچه ها این پارت از داستانم تموم شد اگه میخواین پارت بعدو بنویسم فالوم کنین لایک کنین و کامنت بزارین😊💕 اگرم فالوم کنین فالوتون میکنم😊🥀💕
دوصتون دارم بوص باعی🙃💕
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
من پارت بعدم میخوام کوکی راستش همین الان 🥺🤍
ببخشید واقعاااا🥲💔🤌🏻این چند روزه خیلی سرم شلوغه شنبه میزارم پارت بعدو🥲💔🤌🏻
ای خدااااا ☹