
این فقط اسم تسته اما ممکنه همچین چیزی پیش بیاد باز هم من این تست رو با کاربر bokita nik ساختم بل بل

هنری گفت:«جایزه اش جاودانگی ست.» «این چیزی نیست که به راحتی به هرکس هدیه کنیم و لازمه که مطمئن بشیم توانایی کنترلش رو داری.» ته دلم چیزی سرد همانند توده ای یخ احساس کردم. پس حالا دو انتخاب داشتم. زندگی تا ابد، یا مرگ درحال تلاش. به نوعی منصفانه به نظر نمی رسید.هنری ادامه داد: «تو از پسش برمی آی، می تونم حسش کنم و بعد توی کاری بهم کمک می کنی که هیچ کس دیگه ای ظرفیت انجامش رو نداره. قدرتی ورای تصورت خواهی داشت و دیگه هرگز نگران مرگ نمی شی. پیر نمی شی و همیشه زیبا می مونی. تو یه زندگی جاودان خواهی داشت که هرطور می خوای بگذرونی.» ولی آیا مادرم را داشتم؟

مجموعه سهگانه «صعود» نوشته جنیفر ای نیلسن را با ترجمه رقیه بهشتی برای رده سنی نوجوانان است. جلد اول: « شاهزاده قلابی » در «شاهزاده قلابی» با عنوان فرعی یا دروغ بگو... یا بمیر، داستان از آنجا آغاز میشود که جنگ داخلی در سرزمینی دور، در حال شعلهور شدن است و اشرافزادهای به نام «کانر» برای متحد کردن مردم جدا شده از قلمروی پادشاهی، نقشه زیرکانهای میکشد تا فرد دیگری را برای پسر گمشده پادشاه پیدا کند و او را بر تخت سلطنت بنشاند. برای به دست آوردن این نقشه، ۴ یتیم مجبور میشوند با یکدیگر رقابت کنند که یکی از آنها پسر سرکش و باهوشی به نام سیج است. جلد دوم: «پادشاه فراری»«پادشاه فراری» عنوان جلد دوم این مجموعه است که با عنوان فرعی «از پادشاهی فرار کن... تا سلطنت را حفظ کنی» منتشر شده است. در این کتاب در قالب فصل، هنگامی که خیانت در هر گوشهای به کمین نشسته، پادشاه ناگزیر میشود تاج و تختش را رها کند. جلد سوم: «سلطنت پنهان»«سلطنت پنهان» عنوان جلد سوم این مجموعه است که با عنوان فرعی «برای آینده بجنگ... برای سلطنت بمیر» منتشر شده است. در جلد سوم هم نبرد در همه جبههها ادامه دارد و جنگ همه چیز را تهدید میکند.

پلیدی بیپایانی در راه است که به زودی تمامی جهان را میبلعد و آنگاه بزرگترین فرمانروا متولد خواهد شد. من، ریباتانیاس، یک جاودگرم. تنها بازمانده جادوی سپید بر زمین. سرشار از نور و جاودانگی ناخواستهای که مرا در این دنیا اسیر کرده است. دنیایی که رو به تباهی عظیمی میرود و من تنها به تماشا ایستادهام. من این پلیدی مطلق را خوب میشناسم. با لحظه به لحظه بزرگ شدنش همراه بودهام و حالا در انتهای زندگی، تک و تنها سرشار از دردی به بزرگی کائنات به آیندهای مینگرم که در دست پلیدترین جادوگر سیاه تاریخ است، فرمانروای مطلق، شیگانهوس، این زیباروترین موجودی که زاده شیطانیترین جادوی عالم هستی است. شیگانهوس یگانه است، یگانه قدرتمند زمان .شیگانهوس قدرت مطلق است، او هستی نوین جهان است شیگانهوس جادوی مجسم است جادو از او و او زاده جادوست و زمین تنهاست. آیا کسی هست که بتواند در این سیاهترین دوران تاریخ در برابر این عظیمترین خونخوار عالم قد علم کند؟ شیگانهوس داستان آغاز دوران تباهی بزرگ است.

کتاب جایی که عاشق بودیم، رمانی نوشته ی جنیفر نیون است که نخستین بار در سال 2015 به انتشار رسید. تئودور فینچ، شیفته و مسحور مرگ است و مدام به روش هایی برای خودکشی می اندیشد. اما هر بار، اتفاقی خوب، هرقدر هم که کوچک باشد، او را از انجام این کار منصرف می کند. وایولت مارکی، به امید آینده زندگی می کند و به شدت منتظر تمام شدن درسش است تا بالاخره بتواند از شهرش و اندوه دردناک ناشی از مرگ اخیر خواهرش رهایی یابد. زمانی که فینچ و وایولت، یکدیگر را بر لبه ی ساختمانی ملاقات می کنند، معلوم نیست که کدام یک، ناجیِ آن دیگری خواهد شد. و زمانی که این دو برای انجام پروژه ای برای یافتن شگفتی های محل زندگی شان، تیمی را تشکیل می دهند، هم فینچ و هم وایولت، موفق به کشف چیزهای بسیار مهمتری می شوند: فینچ، تنها با وایولت است که می تواند خودش باشد—پسری عجیب، بامزه و پرانرژی که آنقدرها هم ناآشنا و غیرقابل ارتباط نیست. و وایولت، تنها با فینچ است که می تواند شمارش روزها را کنار بگذارد و آن ها را واقعاً زندگی کند. اما در ادامه ی داستان و با بزرگتر شدن دنیای وایولت، جهان فینج، کوچک و کوچکتر می شود.

کتاب هر دو در نهایت می میرند، رمانی نوشته ی آدام سیلورا است که اولین بار در سال 2017 به چاپ رسید. در پنج سپتامبر، اندکی پس از نیمه شب، مأمورین مرگ با متئو تورز و روفوس امتریو تماس می گیرند تا خبر بدی را به آن ها بدهند: هر دوی آن ها امروز خواهند مرد. متئو و روفوس هیچ شناختی نسبت به هم ندارند اما، به دلایل مختلف، هر دو در تلاشند تا در روز پایانی زندگیشان، دوستی جدید پیدا کنند. خبر خوب اینجاست که اپلیکیشنی برای این کار ساخته شده است. از طریق این برنامه که «آخرین دوست» نام دارد، روفوس و متئو قرار است تا برای تجربه ی آخرین ماجراجویی خود، و تجربه ی یک زندگی کامل تنها در یک روز، یکدیگر را ملاقات کنند. آدام سیلورا در رمان هر دو در نهایت می میرند به ما یادآوری می کند که زندگی بدون مرگ، و عشق بدون فقدان هیچ معنایی نخواهد داشت

کتاب پیش از آنکه بمیرم، رمانی فانتزی نوشته ی لورن اولیور است که نخستین بار در سال 2010 منتشر شد. اولیور با این رمان فوق العاده جذاب و پرفروش توانست نام خود را به عنوان یکی از برجسته ترین نویسندگان داستان های ادبیات نوجوان مطرح کند. برای دختری محبوب در دبیرستان به نام سامانتا کینگستون، دوازدهم فوریه یا همان «روز کیوپید» باید روز یک مهمانی بزرگ باشد؛ روزی سرشار از لذت، گل های رز و البته مزایایی که بودن در رأس هرم اجتماعی، با خود به همراه می آورد. و همین طور هم هست... تا این که سامانتا در حادثه ای دلخراش در همان شب جانش را از دست می دهد. با این وجود، او صبح روز بعد از خواب بیدار می شود. در حقیقت، سامانتا آخرین روز زندگی اش را هفت بار زندگی می کند تا این که درمی یابد به وجود آوردن حتی کوچکترین تغییرات، او را صاحب قدرتی ورای تصوراتش خواهد کرد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
همشون خوبن اقا 🤣😐 و اینکه من که میدونم پس نمیگم چالش دوم ژانر کلاسیک رئال و تاریخی کمتر از بقین نه البته رئال نه 💗🌹