عشق بی پروا ۶(اکسو)

بچه ماهی😂🥺

(از زبون ماهی) یازده ماه پیش بود که پسرا میخواستن مارو بترسونن اما سر یه اتفاق که معلوم نبود کار کی بود کای واقعا م.ست کرده بود و من الان ازش یه بچه دارم (ماهی خودت اسمش رو انتخاب کن) من وقتی فهمیدم بچه دارم محور شدم باش داخل رابطه باشم انا اینو نشون دادم ولی من واقعا عاشقش بودم اونم منو دوست داشت ولی الان ما دخترا داخل سئول زندگی میکنیم و من از کای جدا شدم چون خیلی حقیقت ها مخفی شده بود(فلش بک به یازده ماه پیش)‌... ماهی:کای این آلبوم چیه تو اتاقت .... کای:من هیچ آلبومی تو اتاقم نیست.... آیناز:آره جون عمت... یورا: ماهی بیارش همین جا ببینیم چیه .. ماهی :آوردم ‌‌..‌‌.... لونا:چقدر قدیمی و خاک گرفتست .... جیهون :آره مثل سوهو حالا بیخیال بازش کن ببینیم چی توشه

سایکا:هویی بوق نمیخوای خودت بگی چی توشه .... مای :با منی .... مین سو:نه با عمته .... کای:من نمی دونم این چیه ماهی توهم ولش کن برو بزارش سر جاش ... رز:ماهی غلط میخوری بزاریش سر جاش بزار بیینیم چی توشه.... آنا:شاید عکسای نوجوونیشه😂..... کای :نه خیرم‌ من از همون اول جذاب بودم واسه همین هیچ ترسی ندارم ....ماهی: بسه دیه ببندین تا بازش کنم.. آیناز: ماهی ببین یه نامه توشه .... اما:بده من میخونمش ... نامه:سلام به دخترای گلم من مادر بزرگ شما پارک نونا هستم من وقتی این نامه رو مینویسم شماها نوزاد هستید پدر و مادر شما توسط چند نفر به ق.طل رسیدن

و چیزی از عمر من باقی نمونده اینو بدونین که شما از یک خانواده اشرافی هستید و کسایی که پدر و مادر هاتون رو کشتن به سراغ شما هم میان فقط برای اینکه ثروت جد در جدی ما رو که به شما میرسه ازتون بگیرن واسه همین منم شما رو به چند دوست در ایران میدن که شما کنار هم باشید ولی یادتون باشه شما ایرانی نیستید و کره ای هستید و با هم دوست نیستین بلکه همتون نوه های من هستین ..... یورا:ا این یعنی چی .... ماهی : ک کای این نامه پیش تو چیکار میکنه .... کای: م ماهی باور کن من از چیزی خبر ندارم... جیهون :اگه نداشتی چرا اسرار میکردی که اینو باز نکنیم..... لونا: ن نکنه شما پدرو مادر های ما رو ک.شتین .... سهون:ودف موقعی که این اتفاقا افتاد ما هم بچه بودیم .

سایکا: ر راست میگه اما شاید پدر و مادراتون این کارا رو کردن و شما هم میخواین ما رو بک.شین.... چانیول: ن نه اینطور نیست .... کای: ماهی عزیرم.. ماهی :خفهههههههه هق همین الان تز اینجا میریم.... بقیه دخترا: درسته بریم.. (پایان فلش بک) ... یورا: ماهی زلیل شدههه بیا بچت رو ساکت کن از خواب بیدارم کردددددد🥱😴😴😴..... ماهی:زلیل شدی تا دلتم بخواد بچم بیدارت کنه..... آیناز: ماهیی خفه شو برو اون بچت رو هم خفه کن تا خودم هر دوتون رو از خونه بیرون نکردمممممم... ماهی: ایییی درد اومدم..... لونا: بریمممم شهر بازیییی ..... آنا: اول اون دو تا خرس رو بیدار کن تا بریم.... جیهون: آیناز و یورا رو ولش خودمون میریم شهر بازیییی ..... سایکا:😂😂 نوع جدید بیدار کردن انسان ها در ساعت سه ظهر

خب تموم میدونم خیلی مسخره بود ببخشید