
واقعا واقعا واقعا عذر میخوام که دیر شد😔😔 بخواطر این دیر شدکه امتحان پشت سر هم داشتم😑😑😑 از شما هم ناراحتم چون بازدید و نظر خیلی کم بود😔 این پارت خیلی طولانی هست و خیلی هم هیجان انگیز است. کپی از داستان یا ایده برداری ممنوع
از کجا مونده بودیم اها👈 ادرین هم خوابید. دیدم گوشیم داره زنگ میخوره دیدم زنگ ساعته😂 دیدم ادرین کنارم نیست چشم هامو کامل باز کردم دیدم تا اتاق و تا حال گل رز قرمز بود 😍😍 کار ادرین بود😎 رفتم مایین دیدم صبحانه امادس گفتم ادرین وای مگه میخوای برا ملکه غذا ببری😁 ادرین گفت مگه تو ملکه نیستی خندیدم و پریدم بغلش😍 صبحانمونو خوردیم بعد ادرین نمیخوام از دستت بدم گفتم منم😍 تیکی گفت😄 منو ادرین و پلک خندیدیم. پلک گفت وای داره برف میباره یوهو😅😅 ما هم نگاه کردیم از پنجره راست میگفت. ادرین گفت مرینت لباساتو بپوش بریم برف بازی تیکی و پلک گفتن پس ما چی گفتیم شما هم تو حیاط بازی کنید گفتن باشه😊 من کاپشنمو پوشیدم که رنگش سرمه ای بود شال بنفشمو رو پوشیدم شلوارم رو پوشیدم که رنگش ابی پررنگ بود رو پوشیدم. ادرین هم پالتوش که سباه بود پوشید و شلوارشم که سیاه بود پوشید بعد من رفتم پیشش گفت مرینت وای چقدر زیبا شدی😍😍😍😍گفتم تو هم زیبا شدی ع*ش*ق*م* گونمو بوسید😊 بعد رفتیم بیرون ادم برفی ساختیم برف بازی کردیدم مثل بچه ها😅😅پشده سرمو نگاه کردم دیدم ادرین نیست🙁 یهو یه نفر زد سرم بی هوش شدم
چشمامو باز کردم دیدم چشمامو با یه پارچه بستن😖 داد زدم کسی اینجا نیست😥 تروخدا کمک کنین😢 یه نفر با صدای کُلُف گفت : صداتو ببر😲 من گفتم ازم چی میخواین😭 گفتن الان به همسرت میگیم😡 زنگ زدن به ادرین ادرین گوشی رو برداشت گفت سلام گفتن سلام همسرت پیش ماست ادرین گفت از کجا مطمئن شم😒 اقاهه گفت بیا باهاش حرف بزن گوشی رو داد به من گفتم ادرین کمکم کن نمیخوام اینجا بمونم اذیتم میکنن😭😭😭😢😢😢 ادرین گفت مرینت نگران نباش نجاتت میدم😔 بعدگوشی رو گرفت گفت دیدی همسرت اینجاست ادرین گفت چی میخواین😡😡 گفتن پول ادرین گفت چقدر گفتن : گفتن ۱۰۰۰ هزاز تومان 😏 ادرین گفت چه طوری میتونم این همه پولو جمع کنم اقاهه گفت : انتخاب با خودته امروز شنبه هست اگه تا یه شنبه اماده نباشه بدون همسرت مرده😑 بعد گوشی رو قط کردنند به من گفتند : ببینیم همسرت کمکت میکنه من گریه کردم ادرین گفت پلک چه طوری این همه پولو جمع کنم پلک گفت : آدرین مجبوری جمع کنی چون باید تا روز سه شنبه اماده باشه و اگر نه...
از زبان ادرین : زنگ زدم به بابام همه چیو براش توضیح دادم پدرم گفت پسرم من تا روز دوشنبه پولو به حسابت واریز میکنم ادرین گفت تروخدا پدر زودتر اینکارو کن و اگر نه مرینتو... از زبان ادرین : گوشی رو قط کرد بعد دید یه نفر داره زنگ میزنه جواب داد گفت سلام همون اقاهه بود گفت چیشد پولو جور کردی باید تا روز سه شنبه اماده باشه واگر نه همسرتو میکشیم ادرین گوشی رو قط کرد.. بعد از چند روز روز سه شنبه شد پول هنوز اماده نبود اقاهه زنگ زد گفت پول امادس؟ ادرین گفت نه اقاهه گوشی رو قط کرد اسلحه رو برداشت و اومد سمت من اسله هشو اماده کرد تا اینکه..
دیدم بیهوش شد همون پیتزاهه بیهوشش کرد ادرین زنگ زد به من گفت مرینت چیشد؟ گفتم هیچی همون میتزاهه گفت خب گفتم نجاتم داد ادرین گفت دوباره اون عوضی😡😡😡 گفتم ادرین جونمو نجات داد گفت کجاییی بیام دنبالت گفت نه من به چند روزی نمیام ادرین گفت.... گوشی رو قط کردم پیتزاهه گفت بیا بریم خونه من. گفتم باشه. رفتیم خونه پیتزاهه خیلی زیبا بود.😍 گفت اتاقت بالاس حموم هم بالا تو اتاقت هست. من رفتم بالا تیکی تو کیفم بود لباسامو در اوردم رفتم حموم تیکی هم اومد پیشم تو حموم. گفت مرینت چرا نرفتی پیش ادرین ؟ گفتم : اخه اون باید یاد بگیره. تیکی گفت چیو ؟ گفتم تیکی جونمو نجات داده ها الان معلوم نبود کجا بودم اون دنیا یا این دنیا😔😔 تیکی گفت😞 من از حموم اومدم بیرون لباسامو پوشیدم دیدم یکی داره در میزنه در اتاقو باز کردم پیتزاهه بود گفت میتونم بیام تو گفتم بله بیا اومد تو نشیت کنارم بغلم کرد گفتم این کارو نکن بعد ادامه دادم گفتم تو کی هستی؟؟؟؟؟ گفت به زودی میحرفیم بیشتر بهم نزدیک شد گفتم چیکار داری میکنی گفت دارم به عشقم نزدیک میشم نمیدونم چیشد اونجا بود که خوابیدم🤤 صبح که بیدار شدم تو بغل پیتزاهه بودم😤😤😤 اروم چشماشو باز کرد گفت عشقم بند شد😍 گفتم مم عشقه تو نیستم😡
بلند شد رفت پایین گفت صبحانه نمیخوری؟ گفتم الان میام رفتم صبحانه خوردم رفتم تو اتاق حوصلم سر رفته بود نمیدونستم چیکار کنم😑😑 زنگ زدم به آدرین گفت سلام عشقم گفتم سلام نفسم خوبی؟ گفت نه گفتم چرا گفت چون تو رو چند روزه ندیدم😔😔 گفتم میام گفت کی؟ گفتم وقتی که میام زنگ میزنم گفت میخوای پیش اون بمونی😢😢 اون ...😡😡 گفتم من میرم گوشی رو قط کردم رفتم پایین گفتم تو کی هستیییی کلاهشو در اورد (تو پارت ۵ میفهمین کیه)
امیدوارم راضی باشید پارت ۵ رو زودتر میزارم
نظرات فراموش نشه❤
امیدوارم تستچی قبول کنه💖💖💖
ممنون از سایت تستچی❤😘😍😚😙😗👍
باییی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
توروخدا بذاررررررر
پارت بعد هم بزار پلیز
تست اینقدر عالی بود که من همشون رو وقتی حوصلم سر رفته بود خوندم و لایک کردم لطفا زود تر پارت بعد رو بزار🙏🏼🥺
بزار دیگههههههه
سلام این تست واقعاً قشنگ بود مرسی میشه بگی بعدی رو گذاشتی یا نه مرسی بای بای
پارت بعدی رو بذار دیگه صبر ندارم
عزیزم پارت بعدی رو بزار ممنون 🥺💐
سلام 👋🏻👋🏻👋🏻👋🏻👋🏻 اگر نمی دونی قسمته جدید رو گذاشتم . منتظرت هستم
امیر رضا واقعا تویی
عزیزم پارت بعدی رو وارد کردی ؟🥺
عالی بود مثل همیشه عزیزم 😍🥰☺️
ممنون گلم