
امیدوارم لذت ببرید 🥰😙

ادرین: صبح پاشدم و رفتم دست و صورتم رو شستم و یک هودی پوشیدم که برم صبحانه بخورم امروز هوا خیلی سرد بود در و که باز کردم یکهو از بالای سرم یک سطل آب یخ روم چپ شد دادم هوا رفت مرینتتتتتتتتتتتتتت 😡 مرینت: وقتی صدای آدرین و شنیدم فهمیدم که نقشم عملی شده😈 سریع برای اینکه ضايع نشم رفتم بالا و جلوش وایستادم و گفتم چخبرته چرا داد میزنی زن عمو امیلی هم اومد بالا و گفت چی شده آدرین ، آدرین گفت از مادمازل بپرس 😤 صورتم رو مظلوم کردم و گفتم من که کاری نکردم🥺 که زن عمو گفت آدرین با خودت چند چندی که سر مرینت حرصتو خالی میکنی😠 و رفت پایین رو به ادرین کردم گفتم 0-1 با خشم گفت منو بگو دیشب به این محبت کردم و رفت تو اتاقش در انقدر محکم بست که ۲ متر پریدم بالا منظورش از دیشب چیه ولش کن بابا و رفتم پایین تا صبحونه ام رو بخورم بعد از اینکه صبحونه ام رو خوردم رفتم بالا یک تیپ خفن زدم چقدر خوشگل شده بودم تیپم پسر کش بود
رفتم پایین که آدرین هم اونجا بود که عمو گابريل گفت میخوان با زن عمو برن نیویرک گفتم پس من چی زن عمو گفت عزیزم آدرین مراقبته 😊 گفتم این کله موزی نمیتونه از خودش مراقبت کنه بعد میخواد از من مراقبت کنه 😏😐 که من و عمو و زن عمو زدیم زیر خنده😂 که انگار آدرین با نگاش گفت دارم برات👿 بعد از رفتن عمو و زن عمو با جت شخصیشون آدرین رفت بالا آماده بشه که بریم شرکت ** رفتیم داخل شرکت که آلیا که منشیم و بهترین دوستم بود شروع کرد به کلی غر زدن ، مرینت میدونی قرار داد هایی که بستین زیادن و تو باید به همشون رسیدگی کنی ☹️من رئیس دوم این شرکت یعنی بعد بابام بودم 😌و طراح شرکت هم بودم 😏 آلیا همینجوری بدونه این که متوجه آدرین بشه داشت حرف میزد که گفتم آلیا اجازه میدی من حرف بزنم 😒گفت بنال ببینم ☹️ که آدرین زد زیر خنده و گفت بیا اینم با تو اینجوری صحبت میکنه 😂که آلیا گفت ببخشید چرا تو کار ما فضولی میکنید 🤨 اگه کاری دارید بفرمایید بشینید بعدا بهتون رسیدگی میکنم😒 رو به آدرین کردن و گفتم بفرما جوابتو گرفتی 😜 آدرین گفت فک نکن کار صبح ات رو یادم رفته هاا😒 میخواست بره که گفتم آدرین صبر کن باهات کار دارم و دستش رو گرفتم و رفتم سمت آلیا گفتم آلیا معرفی میکنم آدرین یا بهتره بگم کله موزی 😂 پسر عموی منه و .... آلیا نزاشت حرفم رو تموم کنم و گفت و دوست پسرته حتما و روش رو کرد به سمت آدرین و گفت ببخشید ادرین که باهات بد برخورد کردم ادرین زد زیر خنده و گفت من دوست پسر این عمرا این اصلا به من که انقدر خوشتیپم نمیخوره
وقتی گفت به ما نمیخوره یکم ناراحت شدم هرچی باشه من آدرین رو یکم دوسش داشتم و واسه بازی اذیتش میکردم .. خودم رو جمع و جور کردم و بهش گفتم تو باید اروزت این باشه که من دوست دخترت باشم بعد میگه این به ما نمیخوره 😒 الیا گفت خوب پس اگه دوست پسرت نیست چیکارته روم رو بهش کردم و گفتم پسر عموم و دستیارمه الیا خندید و گفت خوبه دختر خودت میدونی این بهت نمیخوره تو لايق بهترین هایی که آدرین گفت رو آب بخندی 😒 که گوشی آدرین زنگ خورد که آدرین گفت سلام داداش -..... نه بیا اینجا باشه آدرسش رو بهت میدم -..... نه بیا بای گفتم کی بود که گفت آیا شما فضولی به کنایه بهش گفتم مگه نباید دوست دخترت بدونه کی به تو زنگ میزنه😏🤓 که گفت مثل اینکه خیلی دوس داری دوست دخترم باشی 😎 گفتم شرمنده ولی من هیچ وقت عاشق کسی مثل تو نمیشم😜 آدرین: مرینت خیلی خوشگل بود هرچی باشه من همین طوری اذیتش میکردم از ته دل اذیتش نمیکردم وقتی گفت هیچ وقت عاشق من نمیشه یکم تو ذوقم خورد ولی بروز ندادم که صدای کفشی منو از فکرام بیرون آورد روم رو کردم سمت کسی که اومده دیدم نینو رفتم سمتش دست دادم و گفتم خوش اومدی داداش
گفت مرسی داداش🤓 که چشمش به مرینت افتاد و آروم گفت این دختره مرینته🧐 گفتم آره🙃 چشمش به الیا افتاد که چشماش برق زد 🤩 اروم بهش گفتم عاشق میشی انقدر ضايع بازی در نیار 😂 که مرینت صداش بلند شد و گفت کله موزی🍌 برو کنار ماهم دوستت رو ببینیم🙄 دستام رو کردم تو جیبم و رفتم به سمتش و گفتم بلوبری🫐 امروز زیاد شیطون شدی هاا👿 گفت من هر روز اینطوری ام 😎 گفتم پس ادمت میکنم 😌 گفت من باید تورو آدم کنم تو میخوام من و آدم کنی🤨
ببخشید اگه کم بود بچه ها🥺 راستی برید استایل بعد 😉
چالش داریم بنظرتون کلویی و لایلا هم اضافه کنم به همراه کاگامی و لوکا
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اضافه کن ... داستان باس هیجانی باشه 😂
چرا بعدی رو نمیزاری من خیلی وقته منتظر پارت بعدم.
سلام ببخشید دیر گذاشتم بعدی در بررسی هست
عالی بود گلم
عالییییی بعدیییییی
نمی دونم
عالی بود😍😍 منتظر پارت بعد هستم
خدایی خیلی خندیدم😂😂
ج چ :تو واقعا از جونت سیر شدی نه من که گفتم اگه بیاریشون توی داستان چه بلایی سرت میاد هنوز واست درس عبرت نشده اگه نشده بگو تا بکنمش برات😤😤🔪🔪
راستی یک سوال تو پارت قبل ازت پرسیدم ممنون میشم اگه جواب بدی