10 اسلاید چند گزینه ای توسط: uoki انتشار: 4 سال پیش 104 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
امیدوارم از داستانم خوشتون بیاد😜😜
این داستان درباره تهیونگ وجیسو هست😘
امیدوارم خوشتون بیاد😍
از زبان تهیونگ: قراره با جیمین، کوک و جین بریم دانشگاه من اصلا دلم نمیخواست ولی مدیر برنامه خیلی اصرار کرد دلیلشو نمیدونم ولی واقعا خسته کننده ست.
راننده: رسیدیم.
از ماشین پیاده شدیم، تا پامونو تو دانشگاه گذاشتیم صد نفر ریختن رو سرمون تا امضا بگیرن اخرشم حراصت اومد جمعشون کرد، وارد کلاس شدیم انگار دیر رسیده بودیم استاد سر کلاس بود.
استاد: کجا بودین😠.
کوک با لبخند دخشانش گفت: ببخشید استاد ولی تا وارد دانشگاه شدیم افراد زیادی دورمون جمع شدن.
استاد:متوجه شدم بلاخره شما ایدل هستید ومشکلات خودتون رو دارید، ایندفعه میبخشمتون ولی دیگه تکرار نشه.
_چـــــشـــمـــــ
رفتیم سر جاهامون نشستیم.
استاد:دوباره خودتون رو معرفی کنین.
(لیساموبان.کیم جیسو.کیم جنی.جئون جونگکوک.کیم تهیونگ.پارک چه یونگ رزی صدام کنید.کیم سوجین.اون سوهی.اون هان لی.پارک جیمین)
کله کلاس با هم10نفر بودن،5تا دختر و5تاپسر
استاد:همتون قراره تو خوابگاه دانشگاه بمونید،پسرا و دخترا خوابگاه جدا دارن.
اون هان لی:چه بد😔
استاد:چیزی گفتی؟؟😠
اون سوهی:برادرم رو ببخشید اخه خیلی به من وابسته اس.
استاد:خیله خوب یه پروژه داریم همه به دوتا دسته تقسیم میشد الان اسم هارو میخونم کس وسط حرفام نمیپره وگرنه باید دستشویی هارو بشوره
_چـشـمـ
استاد:گروه اول«لیساموبان.جئون جونگکوک.کیم جنی.پارک جیمین.کیم سوجین»
گروه دوم«کیم جیسو.کیم تهیونگ.اون هان لی.پارک چه یونگ.اون سوهی»
خب پروژه درباره زیبا ترین روستاست،کلاس تمومه، خدانگهدار
یه سوال به نظرتون تویه رمانم اول تهیونگ عاشق جیسومیشه یا جیسو عاشق تهیونگ؟؟؟
از زبان تهیونگ: بعد از کلاس با گروهمون رفتیم کافه تریا دانشگاه. گروه اولم انجا بود رفتیم کنارشون نشستیم.
جیمین: خب اول باید شماره همدیگه رو داشته باشیم.
جنی: ما ایدولیم نمیتونیم شماره هامونو به کسی که نمیشناسیم بدیم.
تهیونگ: اره.
جیسو: خب حالا که هممون ایدولیم پس اشکالی نداره شماره همدیگه رو داشته باشیم.
همه شماره همدیگه رو گرفتن.
تهیونگ: من خستم پسرا بیاین بریم خوابگاه.
جین: اره بریم، صحبت کردن درباره پروژه بمون برا شب، کجا همو ببینیم؟
لیسا: بیاین خونه من.
تهیونگ: عمرا
جین: اصلا
جیمین: نمیشه
کوک: اره ـــــــ
تهیونگ میزنه پس کلش: نه نمیشه.
رزی: اره نمیشه، بیاین بریم باغ ما.
جیسو: نه باغ شما حشره زیاد داره من نمیام.
تهیونگ: منم، من یه رستوران اجاره میکنم بریم اونجا.
__اره خوبه
داستانم خوبه ادامش بدم؟؟؟
از زبان تهیونگ: رفتیم به خوابگاه، همه ی پسرا تو یه اتاق بودن. همه خوابیدن ولی من اصلا خوابم نبرد با اینکه من از همه خسته تر بودم، داشتم به خانوادم فکر میکردم دلم براشون تنگ شده، بغض گلومو گرفت ولی جلویه خودم گرفتم.رفتم تو تراس زنگ زدم و یه رستوران اجاره کردمبعد برگشتم سر جام و خوابم برد.
بعداز2ساعت......
جیمین: هی بیدار شو هی با توام، دیرمون میشه،..... اگه بیدار نشی میرم سراغ پارچ تو یخچال.
تهیونگ: باشه بابا چقد حرف میزنی، بیدار شدم.
جین: همه امادن ولی تو هنوز خوابی باشو یه ابی بزن دست صورتت.
تهیونگ: حتما داره به شوگا و جهوپ و نامجون خوش میگذره😣😖
پاشدم و لباسام رو عوض کردم.
تهیونگ: من الا ادرسو برا دخترا اس ام اس میکنم
تهیونگ برای کدوم یکی از دخترا ادرسو اس ام اس میکنه؟؟؟
زبان تهیونگ: ادرسو برا رزی اس ام اس کردم.
تهیونگ: خب بریم.
سوار ماشین شدیم، به رستوران رسیدیم انگار ما زودتر اومده بودیم.
از زبان جیسو: هممون اماده بودیم ولی ادرسو نداشتیم،
جیسو: گوشیاتون رو چک کردین.
جنی: من کردم
سوهی: منم
زری: منم
لیسا: منم چک کردم.
جیسو: سوهی به برادرت زنگ بزن.
سوهی: باشه
سوهی به برادرش زنگ زد: الو سلام شما کجایین؟
لی او: ما تو رستوران منتظر شماییم.
سوهی: ولی ما که ادرسو نداریم.
لی او: ولی تهیونگ گفت ادرسو براتون پیامک کرده.
سوهی: به کدوممون،
لی او: به رزی.
سوهی: رزی گوشیتو چک کن.
رزی: برام پیامی نیومده.
سوهی: رزی میگه پیام برش نیومده.
لی او: الان از تهیونگ میپرسم، تهیونگ پیامی که به رزی دادی ارسال شده؟؟
تهیونگ گوشیشو چک کرد.........
رزی اشتباه کرده یا تهیونگ؟؟؟؟
از داستان خوشتون اومد اگه اره نظر بدین
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
شیپ نکنید لطفا شاید اون ایدل بخواد با یه ایدل دیگه ازدواج کنه یا با یه غیر ایدل 😟🍭
تو رو خدا شیپ نکنید واسه کسایی که تهیونگ لاورن(مثل من)یا اصلا شاید جیسو لاور باشن خیلی سخته و واسه آیدل ها خیلیی سخته
خوشم نیامد چرا انقد وسطش سوال میکنی☹️
به نظرم این که وسطش هی سوال می پرسی باحاله 😃
حتما ادامه بده ممنون 💜💜💜💜💜
😊😊😊
قشنگ بود
مرسی
لطفا شیپ نکن با این کار داری به آیدل ها فقط صدمه میزنی درسته تو دوست داری اونا رو شیب کنی ولی این باعث ناراحتی و عذاب آیدل میشه و ما با این کار به اونا آسیب میزنیم درسته این فقط یه تصور کوچیک و ساده هست ولی این کار تو یه آسیب بزرگ میزنه به اون آیدل لطفا شیپ نکنیم خواهش میکنم شیپ نکنیم بخواتر آیدل هامون لطفا 🙏🙏
باشه
داستان قشنگ بود ولی نباید وسط داستان هی سوال بپرسی...یکم این کارت داستان رو چرت کرده
ممنون که نظر دادی
ادامههه
حتما
خوبه
ممنون