6 اسلاید صحیح/غلط توسط: setayesh انتشار: 3 سال پیش 12 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلاااااااااااام . تستچی لطفا منتشر کن الان بار پنچم هست که میزارم
سلام بچه ها ببخشید خیلی طول کشید درگیر اسباب کشی بودیم اما بالاخره تموم شد . از این به بعد زود تر پارت میزارم
فصل دوم : اول مه باید بگم دوتا شخصیت جدید داریم که لوهان و کارینا هستن و ستایش این داستان رو تاحالا نخونده تا زمانی که توی تستچی منتشر بشه . پس حتی ستی هم خبر نداره . بریمشروع کنیم و امیدوارم خوشتون بیاد ( سهیل )
از زبان مهنا : خواب بودم و داشتم کابوس میدیم . از وقتی ستایش نبود هر شب کابوس میدیم و سهون واقعا نگران شده بود . سهون :با صدای جیغ مهنا از خواب پریدم که داشت گریه میکرد . بغلش کردمو کلی باهاش حرف زدم تا بالاخره تو بغلم خوابید . گاهی وقتا با خودم فکر میکردم چیکار کردم که مهنا وارد زندگیم شده ؟ و بی جواب میموند ..... از زبان آیناز .از خواب بلند شدم دیدم بکهیون پشت به من خوابیدخ و عصبانی شدم . آخه کی پشت به زنش میخوابه ؟ خب معلوم بکهیون و گفتم : بکهییییییونننننننن .... بکهیون: ها چیشده ؟ من کجام ؟ ..... آیناز : زهر مار برای چی پشت به من خوابیدی ؟ ..... بکهیون : دلم خوا .... یعنی ببخشید .... آیناز : آفرین . حالا بیا بغلم کن ( نچ نچ ) ..... از زبان سایکا : از خواب بیدار شدم وحس کردم دارم پرس میشم که دیدم چانیول همچین بغلم کرده که انگار میخواستم فرار کنم .با یه هل انداختمش پایین خت و خودم دوباره خوابیدم.... چانیول : مردم زن دارن ماهم زن داریم افسسسسووووی ..... سایکا : نمیخوایی راه باز جاده دراز ..... چانیول : سوهووووو من بیام پیش تو ؟ ...... سوهو از اتاق بغلی : بیا عشقم ..... از زبان سوهو : میدونستم داره سایکا رو اذیت میکنه و منم همراهیش کرد .... از زبان چانیول : دیدم داره
آتیشمیگیره گفتم زود تر فرار کنم بهتره و رفتم تو اتاق سوهو .... چانی : میگم سوهو دختر خاله من فردا داره میاد .... سوهو : خب بیاد .... چانی : باشه ..... از زبان سوهو : الان 3 سال از اون روز میگذره که یهو تلفنم زنگ خورد و بهم گفتن برم اداره پلیس ...سوهو : بچهها من دارم میرم اداره پلیس چون بهم زنگ زدن .... مهنا : باشه ولی مراقب باش ..... سوهو : یه لبخند تلخ زدم و رفتم که یهو توی راه یه نفر خورد بهم و افتاد زمین .... نمیدونم چرا رنگ چشماش شبیه ستایشبود و یه بغض سنگین رو قورت دادم...دختره : من واقعا معذرت میخوام ... سوهو: اشکال نداه ..... و رفتم .... از زبان مهنا : زنگ در رو زدن و رفتم درو باز کردم و یه لحظه چشمام سیاهی رفت و میخواستم بیفتم که سهون نزاشت و من یهو زدم زیر گریه .... کسی رو که دیدم کپی ستایش بود با این تفاوت که موهاش مشکی بود اما موهاس ستایش قهوه ای روشن ..... دختره : سلام من خواهر ستایش هستم و از تایلند اومد و اسمم کارینا هس ( فکر کنید کارینا یه اسم تایلندیه ) مهنا : ستایش؟ .... و ...
سهون : همین که کارینا این حرفو زد مهنا از حال رفت ... فکرکنم خانوادش خبر نداشتن دیگه دخترشون توی این دنیا نیست .... بکهیون : مگه نمیدونی ستایش مرده ؟ ..... کارینا : چییییییییییییییی ؟ .... از زبان کارینا : هی تو ذهنم اکو میشد ستایش مرده ، دیگه کسی نیست که باهاش در و دل کنی ..... سایکا : آخه یکهیون بیشعور کسی این مدلی میگه .... از زبان سایکا : یادمه ستایش گفت آسم داره و وقتی کارینا حالش بد شد حدس زدم اونم آسم داره پس به چانی گقتم :برو از روی میز سوهو اسپری آسم ستایش رو بیار .... رفت آورد و وقتی اسپری رو تو دهنش زدم حالش بهتر شد و شروع کرد به گریه ..... کارینا : من مامانم فلجه و فقط دوستداشت یه بار دیگه ستایش رو ببینه ههههههیق ..... چانیول : هوی بکهیون به سوهو زنگ بزن ببین کجا موند .... بکی : باشه .... یکهیون : به سوهو زنگ زدم که گوشی رو برداشت و فهمیدم داره گریه میکنه .... بکی : سوهو چته ...سوهو:هیچی جلو درم در باز کن اومدم داخل میگم .... بکی به سهون : سهون درو باز کن دم دره ....
سهون : بالاخره مهنا به هوش اومد و تنها چیزی که گفت کارینا بود و لحظه بعد توی بغلش داشت گریه میکرد . درو باز کردم و با سوهو که صورتش خیس بود رو به رو شدم .... سهون : سوهوچتهچرا گریه میکنی ..... سوهو : ....... . چانیول ک خب حرف بزن دیگه چرا از وقتی اومدی لال مونی گرفتی .... سوهو:اون دختره کی بود ؟ سایکا : خوار ستایش بود .... سوهو : اسمش چیه ؟ مهنا : کارینا .... کارینا : با من کار داشتین ؟ ....از زبان سایکا : همین که کارینا رو دید مثل کسی که یعد سالها عشقش رو میبینه رفت و بغلش کرد .....بکهیون : میگم بچه ها این بعد ستایش حتی این خرس گنده رو ( چانی رو میگه ) هم بغل نکرده حالا یهو چیشد .... آیناز : سوهو له شد ولش کن ....سوهو :نمیتونمهق ...... کارینا: دستم رو هوامونده بود . تاحالا مامانم منو اینجوری بغل نکرده بود و گفتم : وا شما کی هستین ؟ .....سوهو : همون کسی که امروز صبح خوردی بهش ....کارینا : من واقعا معذرت میخوام فکر نیکردم تا اینجا برای اینکه معذرت خواهی کنم ..... سهون : هممون بعد 3 سال چیزی رو دیدیم که فکر نمیکردیم تا آخر عمرمون ببینم واون چیزی نبود جز سوهو که روی زمین از خندهداشت منفجر مشد .......سایکا : سوهو خوبی ؟..... سوهو : عاااااااالی ... آیناز : من که میگم این یه چیزیش شده ..... بکهیون : خو معلومه عاشق شده ، من اینو نشناسم بایدبرم محو شم .... سایکا : به حق چیزای ندیده چانیول : حالاکه دیدی .... مهنا : تو حرف نزنی نمیگن لالی .... بکهیون : هووووی شما چتونهمیپرین به این بدبخ.... آیناز : هوووی به گاو میگنا بیشعور . امشب من تنها میخوابم تمام .... کارینا: یکی به من توضیح بده اینجا چه خبرررررررررهههه ؟ ....آیناز : وای قربونش بشم که از ستایش هم بدتره .... مهنا :ببین کارینا این سوهو عه کسیکه عاشق ستایش بود.... کارینا : آها پس تو همونی هستی که ستایش میگفت دوسش داره ؟ اوه گند زدم ، قرار بودنگم ...سوهو : وای من باورم نمیشه .... و دوباره کارینا رو بغل کرد ....
خب بچه ها من نخوندمش و سهیل اسلاید اول و آخر رو داده من بنویسم و وقتی منتشر شد خودم هم میتونم بخونم . بخدا من آخر این سهیل رو به قتل میرسونم . معلوم نیست چه نوشته که تستچی که انقدر مهربونه منتشر نمیکنه . ناظر جان لطفا منتشر کن که جون به لب شدم
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
واییی عوررررر چه باحال بود 😹💙💙
با اینکه داداشت منو آورده تو داستان ولی بیا بریم بازم داداشامون و به قتل برسونیم😹. فقط دوس دخ.تر داداشم منو به قتل می رسونه😹
وای کارینا نمیدونم چحوری نگرانش کنم . آخه وقتی بفهمه من چیزیم شده بچم رد میده . به معنای واقعی خل میشه . حالا من چیکار کنم نگران شه ؟ کمککککککککککک کن
امممم بوگو بهش😹:سردردی ، دل دردی ، مغزت درد می کنه و .... (من اینارو به داداشم گفتم فکر کرد سرطان مغز دارم و کلیییی گریه کرد😹)
اتفاقا با بابام تصمیم گرفتیم که بابام یه آزمایش بزاره و تو نتیجش بگه که من سرطان دارم . مامانم جراح مغزه و قراره بگم که سرطان مغز دارم و در کنارش هم چون بابام متخصص قلبه بگه که ناراحتی قلبی دارم . فکر کنم دق کنه
ولی دلم برای داداشامون میسوزه😹🤣
خیلی خوب بود عررر فقط زود تر بنویس دیگه
؛یناز 5 بار گداشتم این تستچی منتشر نمیکنه . الان هم بعد 3 روز اومده