لطفا لایک کنید و کامنت بزارید و این داستان رو به بقیه هم معرفی کنید💗فالو💗
کوک: من اگه اخراجت نکنم تو باید خودت از اونجا بیای بیرون😏......لیا: خواب دیدی خیره😏( چه راحت شده با کوک☹😶)
بفرما اینم از دست شما😊.....کوک: ممنونم😉😊....لیا : حالا از اینجا برو تا دوباره و دوباره به خودت آسیب نزدی😐🤨........کوک: والا هر باری که آسیب می بینم به دست شما آسیب می بینم🤨( بچم راست می گه😶) وقتی که کوک این حرف و زد لیا یکم ناراحت شد و سرشو اورد پایین و از خجاتی گفت: ببخشید قصدم آسیب زدن به تو نبودم من همچین آدمی نیستم😣........کوک: منم می دونم همچین آدمی نیستی و گرنه که عاشقت نمی شدم😏😍...لیا: 😑😐😶🤨
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
عالی بود❤❤❤
عه وا بگم داستانت خعلی خوبه فقط یه خواهشی ازت دارم می تونی یکمی عاشقانه ترش کنی ؟☺
چشم حتما😊
مرس:-(🙂💜
پارته بعدی کی میذاری؟...
پارت بعدی الان توی برسی هستش😊