🥺فقط یه رویا بود 🥺p15

آنچه گذشت : اون احساستشو به تو ثابت کرده اون واقعا عاشقته ولی من راضی دارم که نمیتونم بگم و زندگی با دروغگویی و راستگو نبودن زندگی نیست تو برو کاگامی منو فراموش کن کسی باید بره منم نه شما🥺

آدرین : اما اما 🥺 چه راضی ؟ 😫 مرینت : راضی دارم که نمیتونم بهت بگم متاسفم 🥲💔 آدرین : اما من واقعا دوست دارم از ته دلم 😿 لطفا نرو 💔

مرینت : امیدوارم خوشبخت بشین 😿💔 آدرین : اما نه من بدون تو نمیتونم واقعا میگیم من نمیتونم 😿 مرینت

تو تنها کسی هستی که منو خندوند از اون تاریکی نجاتم داد🥺 تو تنها کسی که هستی 🥲که این حس عجیب رو به من میگی مرینت من تا حالا همچین حس عجیبی نداشتم تا تو رو دیدم 🥺

و بعد همدیگر رو ب و س ی د ن 💋 کاگامی که حسابی هرسش در اومد بود ول کرد و رفت ( 🤣بی زحمت درم پشت سرت ببند 🤣) مرینت : آدرین .......🥺 آدرین : هیشششششش 😍

و بعد زانو زد و گفت : مرینت دوپن چنگ پیشنهاد رقص منو قبول میکنید ؟ 😁 مرینت : با کمال میل آدرین آگرست 🥲 چند دقیقه با هم رقصیدن و بعد یه صدایی اومد یه صدای جیغ 😱!