سلام داستان ترسناک
خونه مامان بزرگم بودم که .......... گفتم : مامان بزرگ من نمیخوام تورو به زحمت بندازم من میرم . مامان بزرگ : نه !!!!!! صبر کن. من : چی شده ؟؟! مامان بزرگ: کجا میری ؟!؟ من : یه هتل. مامان بزرگ : باشه مواظب خودت باش . من : باشه خدانگهدار.
یه تاکسی گرفتم و رفتم تو یه هتل ۱ ستاره پول هتل های دیگرو نداشتم ! من : سلام . هتل دار : سلام خوشومدید🤵♂️ . من : یه اتاق میخواستم. هتل دار: اتاق ۳۱۰ رو داریم طبقه ۵ هزینه ۴ دلار . من : مرسی. وقتی که وارد اتاق میشم اتاق خیلی ترسناکه!!!
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
وای خیلی عالی بود ❤
مرسی