هیچی ندارم بگم 💔💔😹😹
دیدم که شکمم درد میکنه افتادم و خودم رو نگه داشتم فکر کنم دیگه ۹ ماهش کامل شده باشه اخ دلممم رفتم بیرون دیدم ادرین سالمه یه نفس عمیق کشیدم یعد یهو همجا سیاه شد و دیگه هیچی نفهمیدم ....از زبان ادرین:داشتم جنگ میکردم اوخ اونو ندیدم اونم زدم رفتم یجا امن که اب بخورم یهو دیدم مرینت روی زمین افتاده وای نه تیر خورده رفتم دیدم نه تیر نخورده خداروشکر بیهوشه بردمش بیمارستان..ادرین:سلام اقای دکتر فکر کنم دیگه بچه ۹ ماهش کامل شده ...دکتر بله چشم ولی الان وقت خوبی نیست
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
مرینت
ادرین