🥺فقط یه رویا بود🥺p8

آنچه گذشت : از اینجا برو میخواهم ببینمت . مگه تو منو دوست نداری . معلومه که نه برو گمشو ‌‌‌‌ با با میخواهم برم شانگهای . چی؟.

تام : آره دخترم میخواهد بره شانگهای خودش گفته تازه از همه همکلاسی هایش هم خداحافظی کرده 🥲💔

دینگ (به گوشی مرینت پیام اومد ) آدرین بود 😱🥲💔

مرینت عزیزم سلام من آدرین هستم البته اگر دوست داشته باشی باهم صحبت کنی میخواستم بهت بگم که من میخواهم از اینجا برم 🥲 من دیگه نمیتونم 💔 تو هم که منو دوست نداری 😫 پس من دیگه میرم تاترو هم عذاب ندهم😖 خدانگهدار💔 🖤 آدرین کسی که نمی‌خواهیش 💔🖤

مرینت : اوه ادرین من کاش این کار رو نکردم واقعا پشیمون ، و با گریه دوید و رفت توی اتاقش 🥲💔

تیکی : مرینت گریه نکن 🥺 مرینت : آخه چطوری همش تقصیر خودمه نباید اون طوری بهش میگفتم 🥺 مرینت : ولی من نمیتونم باید برم دنبالش حتما الان فرودگاه هست قایم شو تیکی من باید برم فرودگاه دنبال عشقم 👊🥲💔