خواب جیمین رو دیدممممم!😢💖

چند هفته پیش(فکر کنم 2 هفته پیش بود.) خواب دیدم منو خواهرم رفتیم با مامان و بابام کره. اوایل خوابم مامان و بابام نبودن.جیمین خونه ی مجردی گرفته بود و از اعضا جدا شده بود(خدا نکنه.) منو خواهرم رفته بودیم خونه ی جیمین.

جیمین موهاش رو بنفش یاسی کرده بود و خیلی کیوت شده بود.(دقیقا ظاهرش مثل عکس بالا بود.)

منو خواهرم(خواهرم سه سال از من کوچک تره. 10 سالشه و اون هم آرمی و بلینکه.) کلی با جیمین عکس و فیلم گرفتیم. جیمین فارسی هم بلد بود خیلی کیوت حرف میزد. منم کره ای بلد بودم وبعضی کلمه هارو به جیمین کره ای میگفتم. 😇😍 خونه ای که جیمین خریده بود اصلا حال و هوای کره ای نداشت. بیشتر شبیه یه آپارتمان توی ایران بود. اینم عکسش👆(خونه ش زیاد شبیه به این نبود. اما نقشه خونه به این میخورد. اما کابینتا و... فرق داشتن)

وقتی چند ساعت با جیمین عکس و فیلم گرفتیم مامان و بابامون اومدن دنبالمون و مارو بردن. رفتیم پیش یه آقای موتور سوار و سوار موتورش شدیم.(ولی خدا وکیلی مرده اصلا کره ای نبود و ایرانی بود.😐) همین طور که آقاهه میرفت چشمم افتاد به مغازه ها و فروشگاه ها کره. چقدر قشنگ بود مغازه هاشون. 😍😢پر بود از لباس های کیوت و مجلسی کره ای.

چون شب بود(احتمالا ساعت8یا9 شب بود.) یه عامه چراغای رنگی کوچولو روشن کرده بودن. کلا فضای قشنگی بود. 💜💙💚💛❤

یکم که رفتیم جلوتر یه رستورانی بود(نمیشد بهش گفت رستوران. یه فضای بزرگی مثل فرودگاه بود و سربسته.) اونجا دیوار هارو دسته بندی کرده بودن و توی هر قسمت یه ساندویچ فلافل بود.🍔🍢 دیوار های اونجا بیشترشون صورتی بودن و صندلی هاشون آبی و زرد. مردم کره نشسته بودن و اونجا غذا میخوردن. ولی من دیدم بیشتر مردم اونجا ایرانی هستن و کره ای نیستن.😐 همینطور که نشستیم دیدم چهارتا دختر کره ای دارن میان توی رستوران... میدونی اون دخترا کی بودن؟؟؟؟