در جادویی(پارت دوم)

سلام اینم از پارت ۲😘

شب موقع خواب که قرار بود دو نفر دونفر بخوابن ملکه گفت: من با رونیکا میخوابم جی هان تو با بکهیون، جین هو تو با کای، جیهون تو با سوهو، سایکا تو با چانیول و... بخوابین و بعد ملکه و رونیکا رفتن خوابیدن😇 جین هو در گوش جی هان گفت: جی هان جونم میشه جامون رو عوض کنیم من با بکهیون بخوابم تو با کای؟😅 جی هان: معلومه که نه فک کردی نفهمیدم عا**شق کای شدی😁 جین هو: یاااا ساکت شو وگرنه خودش میفهمه ها🤕 جی هان: باوشه😎 بعد رفتن اتاقاشون ولی تو همه اتاقا ماجرا بود🤦🏻‍♀️

اتاق کارینا و کریس کریس: رو زمین خوابیدن تو استایل من نیست دختر فهمیدی؟😑 کارینا: منم نمیتونم رو زمین بخوابم😕 کریس: پس با من رو تخت بخواب😀 کارینا: عمرا نمیخوابم😌 کریس وقتی کارینا حواسش نبود از پشت کشیدش تا باهاش رو تخت بخوابه و محکم ب*غ*ل*ش کرد و نذاشت بره رو زمین و باهم رو تخت خوابیدن🤭 اتاق سایکا و چانیول سایکا: چانیول خوابم نمیاد بیا جرات، حقیقت بازی کنیم😜 چانیول: باشه اگه جرات داری من رو 💋 کن😎 سایکا: معلومه که جرات دارم و چانیول رو 💋 کرد🤣 بعد از رو خجالت زود رفتن یکیشون رو تخت و اون یکی رو مبل خوابید😊

اتاق ماهی و سهون وقتی رو تخت دراز کشیدن یهو سهون دلش خواست و یه گ*ا*ز کوچولو از گردن ماهی گرفت و بعدش اینکاروکرد💋💋 ماهی هم خجالت کشید و صورتش رو با دستاش گرفت سهون هم یه لبخند ناز کرد و برگشت سمت دیگه و خوابیدن🤭 اتاق مهنا و تائو اینا تا صبح بیدار بودن چون میترسیدن روح بیاد و صبح خوابیدن😯 چن و نیلو چن داشت آهنگ میخوند ولی چون صداش رو مخ نیلو بود نیلو رفت یه چسب آورد و گفت: چن یا ساکت میشی یا دهنت رو با چسب میبندم😬 چن: باشه بابا جو نگیرتت من رو زمین میخوابم تو هم رو تخت بخواب😶

اتاق روژین و شیومین اینا مثل بچه آدم خوابیده بودن ولی نصف شبی شیومین روژین رو با عروسک قاطی و ب*غ*ل*ش کرد روژین هم بیدار شد و یه مشت به شکم شیومین زد و بهش گفت: من رو له کردی من عروسک نیستم😠و یه بالش به شیومین داد و گفت: این بالش رو بگیر و بخواب شیومین🙁 شیومین هم برگشت سمت دیگه و خوابید🙂 اتاق سوهو و جیهون سوهو با لحنی مهربون به جیهون گفت: شما رو تخت بخوابین من رو زمین میخوابم😇 جیهون: باشه پس بگیر بخواب شب خوش🤗 سوهو: 😮🤐 و خوابیدن🙄

اتاق لورا و دی او این دوتا داشتن پختن غذا های مختلف رو از همدیگه یاد میگرفتن که خوابشون اومد و رفتن خوابیدن😃 اتاق لونا و لی اونا هم آروم خوابیدن ولی نصف شبی لونا پا شد دید رو زمین هست به تخت نگاه کرد و دید که لی کل تخت رو تصرف کرده و ناچار شد و رفت رو مبل خوابید😦🤐 اتاق آیناز و لوهان لوهان: یک آهو، دو آهو، سه آهو...... صد آهو🦌 آیناز پارچ کنار تخت رو برداشت و گفت: بازم آهو بشماری با همین پارچ خیست میکنم😵 لوهان: باشه باشه ببخشید و برگشت و از رو ترسش خوابید😐

اتاق جی هان و بکهیون بکهیون: دختل ژون اسمت چی بود؟ یادم لفت🥺 جی هان: اسمم جی هان بود بیا بگیریم بخوابیم گلم🥰 بکهیون: باوشه😋 و خوابیدن😍 اتاق جین هو و کای کای: دختر جون من گرممه لباسم رو در میارم مشکلی که نداری؟ 😎 جین هو: نه نه راحت باش😅 کای: باشه😝 و کار خودش رو کرد وقتی کنار تخت دراز کشید حین هو که میخواست برگرده کای نذاشت و سمت خودش برگردوند و گفت: من ازت خوشم اومده و جین هو رو 💋 کرد جین هو هم خجالت کشید و روش رو بست و کای هم ب*غ*ل کردش و خوابیدن😉

صبح روز بعد ملکه: بچه ها خوب خوابیدین؟😇 دخترا: بله🙂 در دل دخترا: خیلیییی هم بد بوووود😫 زمان صبحانه ملکه به کای گفت: چرا لباس نپوشیدی؟🤨 جین هو غذا پرید گلوش و لورا بهش آب داد و نوشید🙃 کای: چون گرمم بود و یه نگاه شیطانی به جین هو کرد😈 جین هو دوباره غذا پرید گلوش زود آب نوشید و گفت: من گرممه و سیر شدم من میرم قدرتم رو تمرین کنم و رفت😅 دخترا هم بعد غذا رفتن تمرین کردن تا اینکه خسته شدن و...

بعد شلنگ آب رو باز کردن و باهم آب بازی کردن بقیه هم غیر از رونیکا و ملکه بهشون ملحق شدن💦 سوهو که خیس شده بود رفت لباسش رو عوض کرد تا اینکه یه صدای جیغ از حیاط شنید و رفت و دید بچه ها دارن جیغ میزنن و اینور و اونور میرن به زمین که نگاه کرد دید....

یه سوسک رو زمین هست و بقبه هم از رو ترسشون دارن جیغ میزنن و اینور و اونور میرن رفت جلو و سوسک رو کشت و به آسمون نگاه کرد و گفت: به کدامین گناه باهاتون آشنا شدم؟!😐😶 بعد از اینکه رفتن داخل ملکه و رونیکا گفتن: چرا جیغ میزدین؟😥

سوهو ماجرا رو گفت و ملکه خنده اش گرفت و رونیکا هم پخش زمین شد🤣 وقتی رفته بودن داشتن به ملکه قدرتشون رو نشون میدادن یهو....

پایان بای بای🤗