من و خاندان جئون پارت ۷

..........

(خب بریم برای داستان) £مضولیش به تو نیومده😏 پسره:واق(پسره میخواست بگه واقعا که کوکی دهنش رو پر خ.ون میکنه و همه فرار میکنن ) +ممنونم 😊 تو حالت خوبه £خواهش آره من خوبم @ا.ت خوبی +آره @بابا کوک دمت گرم £ببینم من و تو با هم اومدیم ولی او چرا نیومدی کمک من @من که بهت گفتم برو من پشتتم منم پشتت بودم دیگه £😐😐 @خب حتلا بی خیال بیاین بریم +بریم

(بعد از ظهر) داشتم لباس میپوشیدم برم باشگاه که متوجه یه چیزی شدم صدای تهیونگ بود از من کمک میخواست اما برای چی !؟ لباسم رو پوشیدم و رفتم تو اتاقش @اِ ا.ت تویی +نه عمته @😐 +از من کمک میخواستی 🤨@ چ چ چی م من +نه عمم @خوب برو از عمت بپرس چرا اومدی اینجا 😏 +خیلی مسخره ای 😒 نمیگی پس @ نه نمیخوام بگم +توکه گفتی هیچی نیست پس چرا میگی نمیخوام بگم🤨🤨😏 @اصلا به تو چه +پس عاشق شدی @م م ن نه ا اصلا +تو خوبی لکنت هم میگیری ولی باز کم نمیاری 😒 @خیله خوب باشه عاشق شدم😔 +عرررررررر حدسم درست بود حالا چرا نا راحتی @چون نمیدونم چطور بهش بگم اصلا بهش بگم یا نه +معلومه باید بگی حالا کی هست @ شین هه +واووووو خب باشه من بهت کمک میکنم وای الان باید برم باشگاه@باش بای +بای (لباس ا.ت)

£ا.ت تو اینجا چیکار میکنی ؟ +خودت اینجا چیکار میکنی £من مربیم+خر خودتی سهون مربیه من که خودم اینجا میام کلاس£واقعا+آره £عجب سهون به من نگفت ببین من به جای سهون تا چند هفته درس میدم +مگه تو هم تکفاندو بلدی؟🤨 £ آره کمربند سیاه هم دارم😏+عجب به قیافت نمیخوره😂 £ هه هه هه😒 +😏 £خب دخترا جمع بشین ببینم چیا بلدین دخترا :باشه😍 یه دختری :امم استاد اول من میام😍 £باشه شروع کن (دختره تا اومد ماواشی عورا بزنه افتاد)£به چای اینکه اشوه بیایی سر خرکتات کارکن

+من میام £باشه +من ماواشی عورا نمیزنم من عورا چرخشی میزنم £مطمعنی میتونی +آره چمه مگه پا ندارم که دارم £باشه (و ا.ت عورا ماواشی رو به صورت زیبا و دل نشین میرنه )£ آفرین آفرین +دیدی من کار خودم رو بلدم😌😌😌 (از زبان کوک) از وقتی اومدم همه ی دخترا میخوان بهم بچسبن دیگه اعصابم خورد شد که دیدم

دیدم ا.ت حساب همشون رو رسید +هوی مگه ندید بدیدین این کارای زشتتون رو بزارین برای بیرون از بتشگاه خودتون که ک.ث.ی.ف هستید اسم بقیه هم ک.ث.ی.ف میکنید(ناظر محترم لطفاً منتشر کن ⁦🙏🏻⁩من خودم هم ناظرم) یه پسر دیگه مثل پسر های دیگه ختص که نیست

خب تموم شد ⁦❤️⁩⁦❤️⁩