سلام اینم پارت اول داستان در جادویی امیدوارم خوشتون بیاد😇
صبح شده بود جی هان از خواب بیدار شد و دید بقیه خوابن و چون دید خیلی ناز و راحت خوابیدن کرم ریزیش فعال شدو رفت دو پارچ آب آورد یکی از پارچ هارو گذاشت کنار تخت و اون یکی رو روی همه ریخت😂
همه مثل اینکه روح دیدن یهو پا شدن🤦🏻♀️
لونا: وااااا مگه مرض داری صبح صبحی آب میریزی رومون؟😬
کارینا: جی هاااااااان دختره ی نمیدونم چیییییی وایسا من فردا صبح همین کار رو باهات نکنم اسمم کارینا نیست🙂🔪
سایکا: همونجا وایسا و آروم آروم داشت میرفت سمتش که جی هان فهمید و با سرعت شروع کرد فرار کنه و بقیه هم به سایکا ملحق شدن و دنبال جی هان دویدن😂
12 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
واس منم منحرفانه کن پس😈🤣
باشه میکنم😁
پس پارت دوم قراره من*حرفانه باشه😂
😁😁
وایییییی عالی بوودد😃😃💙💙
مرسی♥♥
عالییییییی بود عاجیییییییی😹💙
مرسی عزیزدلم😘😙💋
عالی بود عزیزم بعدی رو زود بزار😉💖
باشه گلم ببینم اگه بتونم امشب یا فردا صبح میزارم😘
جیخخخخخ پارت اوللل برم بوخونم😀😀
اخ جون سهون کای دومه😈
امیدوارم دفعه بعد برا من منحرفی باشه😈😂😂😂😂😂😂
یس😈
باشه مال تو رو منحرفانه میکنم😉😈
جانززز😈😂😂😂
چرا انقدر من منحرفم
میرن تو اتاق چی میشه ها ها
خب یه عالمه ماجرا اتفاق میوفته فردا مینویسم میبینین😉
عالی بود
ممنونم گلم🥰😍