ازدواج مسخره (داستان طنز و یکمی رمانتیک )

بریم برا داستان خب من و تهیونگ همو خیلی دوست داریمممم دروغ گفتمممممم پپسره ی بی شعور بی نمک خب اره شاید باخو دتون بگید چرا به عشق من اینجوری میگی باید بگم من از ایران تا کره کوه کندم تا کار آموز بشم نه با این پسره بزور ازدواج کنم میدونی از ۱ ماه پیش شروع شد که داشتم تمرینارو انجام میدادم که یهو اون

پی دی نیم اومد _ا.ت چطوری +خوبم مرسی _من باید بهت یه خبری رو بدم +خبر وای می خوام دبیو کنمممم ارههه؟_امممم نه دقیقا +چی منظورتون چیه _ببین کیم تهیونگ پدرش قبلا با پدرت تو حکم باخته سره تو فلش بک : _پ.اوهه چیشده حکمات تموم شده ×ببند دهنتو _بی خیال۱۰ تا از حکما دسته من بود الان و تو ۳ تا حکم داشتی و سه دستم حکم انداختی من الان ۷ تا حکم دارم وتو....😏 ×ببین اون دخترمه درک میکنی _نه نمیکنم دخترتو رد کن بیا می تونستی سر چیز دیگه ای معامله کنی ولی انقدر ابلهی که حازری دخترتم قمار کنی (باحالت خشن) ×اروم بتش تو اونو برای ... درسته اون منو برای پسرش می خواست😓😰 و خب من الان ۱ ماهه اینجام و من هر وقت از کمپانی بر میگرده یرم میکنم زیر پتو و بی پهلی میکنم و وانبود میکنم که خوابم ÷اخ چقدر خست اوممم تو چقدر می خوابی پاشو بی خیال

×خوابم میاد ÷پاشو فک نکن نمی فهمم خودتو میزنی به خواب مگه چیشده ها؟به هر حال باید بستزیم بسوزیم ×تو می تونی بسوزی ولی من بات نمسوزم ÷پس باهام میسازی ×اگه منظورته از پودر شده این اجرا باید ساختمون بسازم باید بگم سخت در اشتباهی من آدمی نیستم که خودمو تلف بقیه کنم (بچه هادقت کنید داستان قمگین نیست ) ÷ببین گیره عجب آدمی افتادیما ×خودت گیر عجب ادمی افتادی ته زیر لب :من میگم این خنگه ×نههههههههههه😰 ÷چی شده خوبییییی؟😳🤨 ×حجم وای فای تموم شدهههههه 😭 این دقیقا منم😂😐🖐درد ناکه💔😶 ÷الان میگم وصلش کنن😳😶 ×بدو برو بدوووووووو

اخخخ مردم ساعت ۵:۸ دیقه صبحه من دارم داستان می نویسم

خدارو شکر وای فای وصل شد و من دارم ویدیو های مشلندرو از تو یونیوب میبینم راس تی مشلندر رو ساب کنید راجب کیپام اطلاعات میزاره خب بریم ادامه داستان رفتم پایین چیپس بردارم که دیدم تهیونگ با دوستاشون دارم تلوزیون میبینن وقتی رفتم چیپس بیار همه بهم اینجوری نگاه🤨😐🙂🤐😬 منم چیپسمو برداسشتمو رفتم مثلا رژیم بودم اههههه فردا باید برم باشگاه داشتم پستای اینستارو میدیدم که سر یکی از پستا جر خوردم اینکه وقتی تو خواب به یه چیزی مسخره میخندبن در واقع خودتو برا خودتون یه جک تعریف کردینو خودتون بهش کندیدین😂😐🖐 بعد رفتم ویدیو های فرشاد سایلنتو ببینم

وای خدا عاشق این ویدیو فرشادم بعد یکم با گیتارم ور رفتم که دیدم تهیونگ داره میاد بخوابه من معمولا خودم میرم رو کاناپه با گوشیم ور می رم +امشب مهمون داریم ÷چی داریممم؟ آ آ مهمونای شما نه من اقا🤐

÷ایششش باشهههه با +حالا کی هستن تهیونگ ؟ ÷هیچی اعضای گروه +اهان ÷شب خوش +تو هم همینطور (داشت میرفتم که ته صدام کرد) ÷امممم پیشم نمی خوابی +نه تو هم برو پیش دوستات ÷اممم خب پس من میرم رو کاناپه +باشه ÷نمی خوای تعارف کنی؟😐💔 +نه بیکار نیستم آب گلومو خشک کنم ÷بیا دیگه +نمی خوام .... خرف ا.ت با صدایی که شنید قطع شد اعضا بودنا نترسین من نمی تونم جای حساس کات کنمممم چون واقفا بد دردیه💔😐🥲 ÷

خب بچه ها من زحمت کشیدم اجباری نیستا ولی که دوست داشتین لایک کنید که ادامشو بنویسم و الان ساعت ۵:۵۶ دیقه هست که البته فک نکنید من تایپم کند اخه بینش یکم خوابم میومد یکم دراز میکشیدم و دباره مینوشتم البته عقیده دا یگرانم برام مهم نیست چون من مهمم شما هم به همین دید ببینید

چقدر زر میزنممم تو نتیجه یه چیز مهم راجب داستان هست به نظرم واقعا بخون

برید 😃