
سلام من دوباره اومدم خوش اومدم😁😁😁😂😂 💞💞👑👑👑
《کوک》 با تهیونگ رفتیم بیمارستان دوباره داشت باهاش حرف میزد دیدن لونا تو این وضع و تهیونگ واسم سخته یکی از عزیزانم رو تخت بیمارستان یکی دیگه از نظر روحی و فیزیکی داغونه و من نمیتونم کاری انجام بدم 《راوی》 الان یکسال دیگه گذشته ولی لونا هنوز بهوش نیومده و نمیشه کاری کرد تهیونگ دیگه تمام امیدواریشو از دست داده بود
دکترا بهش گفتن دیگه بیمارستان نیاد چون وضعیت روز به روز بدتر میشد دکترا گفتن بهوش اومد خبر میدیم تهیونگ کارش شده بود ساعت ها گریه کردن ولی داشت خیلی آسیب میدید الان ۶ ماهه تهیونگ داره دوره های درمانی میگذرونه تا بتونه لونا رو فراموش کنه الان تقریبا لونا رو فراموش کرده ولی با این حال همیشه بهش سر میزد تا شاید بهوش بیاد ولی دیگه امیدشو کاملا از دست داده و اعضا هم دارن کمکش میکنن تا حالش بهتر بشه لونا درست ۱ سال و ۹ ماهه بیهوشه دکتر گفته بود بخاطر اینکه کاملا لونا رو فراموش کنه با یکی دیگه قرار بزارم تا به لونا فکر نکنه تهیونگ از یکی خوشش اومده و باهاش قرار میزاره که بعد از چند روز گوشیه جیمین زنگ میخوره جیمین:بله؟؟ دکتر:پارک جیمین؟ جیمین:بله بفرمایید
دکتر:من از بیمارستان تماس میگیرم خواستم بگم معجزه شده چون خانم لونا بهوش اومدن جیمین:چییییییییی؟؟؟ اعضا:چیشدهههه جیمین:الان میایم خدانگهدار دکتر:خدانگهدار اعضا:چیشدههههه جیمین:ل..لو...لونا بهوش اومده همه:چییییییی خداروشکر باید بریم بیمارستان تو راه نامجون به تهیونگ زنگ زد و ماجرا رو بهش گفت تا قرار و منحل کنه اعضا رسیدن بیمارستان رفتن دیدن لونا همه لونا رو بغل کردو همه شروع کردن به گریه کردن لونا همه رو تشخیص داد یهو تهیونگ با ذوق در رو باز کرد و اومد و لونا رو بغل کردو گفت:خداروشکر بهوش اومدی زندگیم
لونا:اممم نظر لطفتونه ولی شما؟؟ تهیونگ کاملا نا امید شد کلی غم و غصه داشت ولی تو خودش میریخت ولی کاملا مشخص بود که ناراحته کتر اعضا رو کشید بیرون و گفت:متاسفانه بخاطر تصادفی که داشتن ممکنه بعضی چیزها رو به یاد نداشته باشه تا جایی که ما تحقیق کردیم ممکنه چیز هایی رو یادش نیاد که واسش مهمه بودن و تو اولویت اولشون بودن تهیونگ اینو که شنید با مشت کوبید تو دیوار و گفت :تقصیر منههه همش تقصیر منهههههههههه
ایزی ایزی تامام تامام 😂😂😐 این پارت تموم شده 👑👑💞💞
حمایت کنید 💞💞💞💞
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی عزیزم😘 اون تیکه فراموشی منو یاد سریال پسران بر تر از گل انداخت 😃
مرسی عزیزم 💕💕💕
عه💮😁