امیدوارم خوشتون بیاد💗
دیدم یه پسره دست چپش روی پیشونیشه و از دست راستش داره خون میاد ... راستش دلم براش سوخت برای همین رفتم کنارش نشستم ..ادامه ی داستان از زبان جونگ کوک: راستش خیلی از دست خودم ناراحت بودم نمی دونم چرا همچین کاری کردم .. باورم نمیشه برای یه شیرموز انقدر اعصبانی شده باشم و بد رفتاری کنم 😣 واییییییی حالا چیکار کنم همین جوری داشتم خودم رو سرزنش می کردم که یک نفر اومد پیش من نشست ( یه نکته لباسی که جونگ کوک پوشیده خونگی نیست ولی لباس راحتی) سرم و بالا اوردم دیدم یه دختره
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
عالییی 🥺💜
عالی بود:)🙂🤝🏻💕
😍😍😍😍😃😃😃😃💓💓💓🌹🌹
باشه چشم👍