پارت2 داستان(G boiling love of two superheroes)
خلاصه اماده شدم رفتم پایین رفتیم مدرسه وقتی رسیدیم آدرین و آرین و آدرینا هم رسیدن باهم رفتیم تو کلاس آلیا هم با نینو تو کلاس پهلو هم بودن
خلاصه نشستم سر جام یهو خانم اومد گفت که امروز جاها عوض میشه گفت مرینت تو برو پهلو آدرین بشین ماریا تو برو پهلو آرین بشین آدرینا تو هم برو پیش مارکو بشین زر تو هم پهلو جولیکا آلیا تو همون جا بشین با نینو
بعدش درسو شروع کردیم خانم بهمون هرکدوم دو تا برگه داد آزمونک بود بعد من در طول نوشتن چند باری دستم خورد به آدرین هربار هم من هم اون گفتیم ببخشید از زبان کاگامی :زنگ که خورد رفتم دستشویی وقتی اومدم بیرون دستامو بشورم یهو آدرین جلوم سبز شد گفتم عو سلام آدرین گفت سلام کاگامی💔 گفتم بله کاری داشتی گفت اره من به یه کسی علاقه مندم ولی نمیتونم بهش بگم دوسش دارم گفتم من میشناسمش گفت اره گفتم کی؟ گفت یه دختری که موهاش سرمه ای و قلبش پاکه گفتم اسمش چیه!؟😃 گفت مرینت، در ذهنم:☹️💔🔸 کاگامی کاگامی بله چی کجا من کجام کی منو اینجا آورده گفتن کاگامی نظرتو درباره مرینت خواستم گفتم سس هزار جزیره چی نه یعنی ببرش با خودت جزیره هاوایی💝 گفت باشه ممنون که گفتی و رفت منم خیلی ناراحت بودم آدرین دوماه پیش با من کات کرد الان میخواد با مرینت دوست شه واقعا اون فقط منو به عنوان دوست قبول داره
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
داداش میزاشتی دوست بشن بعد😃😃😃😃
جایزه تورو دادم
عالی