عشق زندگیم ❣️(پارت اول)

(معرفی ا/ت) (سلام من ا/ت هستم و ۱۸ سالمه خانوادم سطح مالی نسبتاً خوبی داره وقتی من بدنیا اومدم مادرم فوت کرد ولی پدرم دوباره ازدواج کرد نامادریه من خیلی مهربونه که اسمش سوریو هست و برام مثل مادر واقعیم می مونه و یه برادر کوچیک تر از خودم هم دارم که ۱۲ سالشه و اسمش مینهی هست (البته نم دونم مینهی اسم دختره یا پسر توی یه فیک دیدم که اسم پسره) البته برادم نمی دونه که برادر ناتنیم هست و تا حالا بخش هیچی نگفتیم)

(معرفی جیمین) ( سلام من پارک جیمینم ۲٠ سالمه خانوادم سطح مالی خیلی خوبی دارن و تک فرزندم)( خب من یه نکته بگم ا/ت ۱۸ سالش بود ولی جیمین ۲٠ چون جفتشون می رن دانشگاه گفتم اینو بگم که به عقلم شک نکنین جیمین دوسال دیرتر مدرسه رفتن رو شروع کرد بخاطر همینه که دوسال از ا/ت بزرگتره) خب برید اسلاید بعد برای فیک ❣️

با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم امروز اولین روزی بود که می رفتم دانشگاه چون تازه انتقالی گرفته بودم که اومدیک کره ( نکته: قبل از کره توی امریکا زندگی می کردن) بلند شدم و از اتاق رغتم بیرون از پله ها اومدم پایین دیدم مامانم توی آشپزخونه س رفتم تو اشپزخونه و دستم رو دور کمر مامانم حلقه کرد ( علامت ا/ت + علامت مامانم ا/ت ~) + سلام مامانی ~ سلام عزیزم خوبی + اره مامان ~ ا/ت چرا اینجا وایسادی برو اماده شو ببرمت دانشگاه دیگه بدو باشه ای گفتم و رفتم توی اتاق و اماده شدم + مامان من رفتم ~ وایسا با ماشین ببرمت دیرت شده + باشه مامانم اومد و سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت دانشگاه

(دانشگاه) رفتم توی سالن عجب سالن بزرگی بود رفتم دفتر مدیر در زدم تق تق تق تق $ بفرمایید + سلام خانوم من تازه به اینجا انقالی گرفتم میشه کلاسم رو نشون بدین $ بله عزیزم حتما اسمت چیه +ا/ت بعد رفتیم دم در کلاس تق تق تق تق © بله بفرمایید $ خانوم مین ا/ت تازه به انجا انقالی گرفته لطفا بهش بگید چیکا کنه ببخشید من باید چیزی رو برسی کنم © بله چشم بعد مدیر رفت © خب عزیزم خودت رو معرفی کن و برو رو نیمکت اخر بشین خودم رو معرفی کردم و رفتم نشستم

یه پسر هم اونجا نشسته بود همین که نشستم گفت _ سلام من جیمینم پارک جیمین خوشبختم + سلام من هم ا/ت ام منم همینطور © خب بچها اولین چیزیکه می خوام بپرسم اینه هرکس بالای دوتا زبون مختلف می تونه حرف بزنه دستشو بگیره بالا اول از همه من و جیمین و یه نفر دیگه دستش رو برد بالا به صورتش نگاه نکردم بعد معلم به من اشاره کرد © ا/ت جان اول شما بگو + من به شش تا زبون میتونم حرف بزنم دهن همه ی بچه ها دومتر باز شده بود معلم هم دست کمی از اونا نداشت © خب بگو ببینم به چه زبون هایی می تونی حرف بزنی + چون دو رگه ام کره ای و فارسی زبون های مادرزادیمن بجز اونا انگلیسی، انگیسی امریکایی،فرانسوی و اسپانیایی © خب جیمین جان شما بگو _ کره ای، اسپانیایی، انگیلیسی و فرانسوی بعد به کسی که دستش بالا بود اشاره کرد و گفت: خب عزیزم شما بگو - فارسی، انگلیسی، کره ای، فرانسوی

خب چاگیا چطور بود خوشت اومد❣️ خب اگه خوشت اومد فالو کن کامنت بزار و حتمی لایک کن که پارت بعدی اپ شه شرایط اپ پارت بعدی بالای سه تا نظر هست مرسی که تا اینجا اومدی بوس بای ❣️