خنده بازار

دعا های افراد مختلف برای من وقتی یک کارو انجام میدم[

دعاهای افراد مختلف برای من وقتی یک کار خوب انجام میدم{مادربزرگ:خیرازجوونیت ببینی ننه}[بابام:پیرشی}{مامانم:حالا مثلا چی کار کردی"حمالی کردم" }[داداشم:چرامثل بزمنو نیگا میکنی}خواهرم:آبجی جون خودمی تو عشقمممممممم

کل کل های منو داداشم:{داداشم&خودم@}[&جواهر خره گاو نره][@جوووادد گگگاووهههههههههه][&به تو رفتم][@اصلا منو از روی تو کپی کردن][&نه بابااااااااا][@زن بابااااااا]درهمون لحظه مامانم:کی داره دعوا میکنه بگم ظرفارو اون بشوره

یک روز اومدم از داداشم زهره چشم بگیرم گفتم:ارغوان کیه😈{خودمم نمیدونی کیه فقط میخواستم ببینم وجود داره یا نه}داداشم کم نیاور گفت:توبگو شایان،مهراد.میلاد.ارسلان.کامران کیان? قیافه ی من:😨😰😲😵😱قیافه ی داداشم:😎😎😎😎😎😎

یک روزور اومدم برم دستشویی که به یک صحنه ی عجیبی بر خوردم:چرا چراغ دستشویی روشن بود😮 {آخه کسی خونمون نبود فقط داداشم بود که اونم خواب بود}درزدم گفت:ها دوباره درزدم گفت:هااااااا دوباره درزدم گفت:ممممممررررررگگگگگگ،چی میگیییی،بنااااااال،گفتم شما گفت:خاک تو سرت داداشتو یادت نمیاد. رفتم تو انا دادم یکی روی تخته پتو رو هم داده روش رفتم جلو نرسیده دیدم داداشمه{پس اون کی بود توی دستشویی😕 } رفتم در دست شویی رو باز کنم دادزد:بببببی اااادددددببببببب،بی ششششششششعععععوووررررررررر،رحم نکردم درو باز کردم بعد دیدم داداشم صداش ظبط کرده لذا شته توی دست شویی تا لج منو در بیاره {آخه دیالوگ می دونست }دیگه هیچی رفتم بالای سرش روی تخت آب سد ریختم روی سرش یَک حالی داد😂😂😂

دیروز مامانم رفت بیرون با خواهرم گفت:هرکی اومد راش نده.منم گفتم باشه مامانم رفت بعد ۵دقیقه آیفون به صدا در اومد هر چی میگفتم کیه می گفت باز کن.😑دیگه ترسیده بودم گفتم اگه راست میگی اسم من، اسم مامانم، اسم داداشم، اسم خواهرم ،اسم عمم،اسم پسر خالموبگو وگرنه رات نمیدم{قابل توجه هوا خیلی سرد بود برفم میومد}دیگه درو باز نکردم که یک نیم ساعتی گذشت آخرش دیدم داداشم با مامانم خواهرم اومدن توی خونه نمی دونم چرا داداشم انگار آلاسکا بود😮😮 آخر فه میدم همون یارو که دم در بود داداشم بوده بیچاره یخ کرده از سرما 😂😂😂😂

خب ممنون که خوندید

با نظراتون خوش حالم کنید😘😘😘

💋💋💋💋💋💋💋Goodboy

💓💕💖💗💝💞💟